چطور میتوان به موفقیّت دست پیدا کرد؟ با نگرش مثبت؟ البته نگرش مثبت برای موفقیّت مهم می باشد، اما این همهی ماجرا نیست. قانون جذب؟ راز؟ این ایدهها میتوانند همچون انگیزههایی ما را به عمل وادارند، امّا در غیاب خودِ عمل، کار چندانی از عهدهی آنها برنمیآید. در ادامه، فهرستی از مهارتهای عمومی ارائه شده است که به هر کسی کمک میکند تا عملا در هر حوزهای، از ادارهی یک شرکت گرفته تا مدیریت آموزشگاه باغبانی و گلآرایی موفق باشد و پیشرفت نماید. البته مهارتهایی هم وجود دارند که مختص حوزهی کاری خودشان می باشند، اما هدف ما معرفی مهارتهایی است که جهت همهی رشتهها و حوزهها کاربرد داشته باشند و هر کسی در هر جایگاهی میتواند آنها را بیاموزد.
۱. سخنرانی
داشتن فن بیان و جلوی حضار (چه یک نفر چه هزاران نفر) متقاعدکننده و محکم سخنرانی کردن، یکی از مهمترین مهارتهایی است که افراد میتوانند در آن تسلّط پیدا کنند. افرادی سخنرانان خوبی میشوند که خونسرد هستند، اعتمادبهنفس دارند و برای مخاطبان جذاب هستند. بیانِ نافذ و گیرا به معنی این است که شما میتوانید هر مطلبی، از محصولات گرفته تا ایدهها، ایدهئولوژیها و دیدگاهها را بفروشید و عرضه کنید. سخنران خوب بودن، مهارتی است که بخت شما را برای ترقیِ شغلی، جذب مشتریان مهمتر و تأمین مالیِ کسبوکارتان بیشتر خواهد کرد.
۲. نگارش
اغلب، همان مزایای بیانِ خوب را میتوان در توانایی نگارش مؤثر نیز دید. نویسندگان با استعداد، در معرفی و فروش محصولات، ایدهها و حتی خودشان موفقتر از نویسندههای بد هستند. تنها با تسلّط بر دستور زبان، نمیتوان نویسندهی خوبی شد، بلکه سازماندهی ایدهها و تبدیل آنها به جملات منسجم و تأثیرگذار نیز از مهمترین شاخصههای نگارش حرفهای است. در تمام مبادلات روزمره، از دعویهای قضائی و دستورجلسات گرفته تا هزاران نوع نوشتار دیگر، با حجم عظیمی از متون، مواجه هستیم، معلوم است که تمام این متنها نیازمند نویسنده هستند. به همین خاطر، افرادی که قلم خوبی در نگارش پیدا میکنند، میتوانند انتظار داشته باشند که درهای همهی فرصتها را در هر حوزهای به روی خود گشوده ببینند.
۳. خود-مدیریتی
اگر موفقیّت به اقدام مؤثر متکی است، اقدام مؤثر نیز به تواناییِ تمرکز حواس بر موضوع موردنظر، در زمانِ لازم وابسته است. پس، به منظور حرکت در مسیر ترقّی لازم است که عادتهای مفید و مؤثّر داشته باشید و در مهارتهایی مانند سازماندهی و نظم نیز سرآمد باشید، که مجموعهی اینها را خود-مدیریتی یا خود-کنترلی مینامند.
۴. ایجاد ارتباط با دیگران
ایجاد ارتباط نه تنها در کاریابی یا جذب مشتریان مفید است، بلکه در دورهای که ایدهها و ابتکارات هستند حکومت میکنند، ایجاد ارتباط با دیگران کانالی را ایجاد میکند تا ایدهها ردوبدل شوند و ایدههای نو، خلق شوند. شبکهی بزرگی که کاملا توسعه یافته باشد، تنها فرد را به تعدادی از مخاطبان جدید ارتباط نمیدهد، بلکه فرد را با مجموعهای از روابط، پیوند میدهد که خیلی بیشتر از تکتکِ افراد گروه ارزش دارند. این روابط و تعاملاتی که همراه خود دارند، به نوآوری و خلاقیت کمک میکنند و تحقّق ایدههای نو را تسهیل میکند.
۵. تفکر انتقادی
ما روزانه، در مقایسه با اجدادمان در معرض صدها (اگر نگوییم هزاران) برابر اطلاعات بیشتری قرار داریم. بنابراین، داشتن توانایی ارزیابی این اطلاعات و جداسازی اطلاعات ارزشمند از بیارزشها و همچنین تحلیل، ارتباطیابی، درک معنای آنها و ارتباط دادن آنها با موضوعات دیگر، اهمیتی حیاتی دارد. هرچند که متأسفانه قدر و منزلت این توانایی بهخوبی درک نشده است. امروزه تفکّر انتقادی، مهارتی است که شما را به سرعت، از تودهی مردم متمایز میکند.
۶. تصمیمگیری
تصمیمگیری مؤثّر، پلی است که تحلیل را به کنش متصل میسازد.به این معنی که بر اساس اطلاعات موجود بدانیم چه کاری بهتر جواب میدهد. درحالیکه نداشتنِ توانایی انتقادی میتواند خطرناک باشد، تحلیل بیش از حد یا انتظار برای کسب اطلاعات بیشتر، قبل از هر تصمیمگیری نیز میتواند به همین شکل آسیبزا باشد. توانایی شناخت زمان مناسب برای وارد عمل شدن و واکنش سریع و مؤثّر، همان موردی است که افراد اهل عمل را از خیالپردازان متمایز میسازد.
۷. ریاضیات
اصلا لازم نیست انتگرال چندجملهایها را بگیرید تا فردی موفّق، محسوب شوید. امّا به هر حال، محاسبهی سریع و ذهنیِ اعداد و ارقام، تواناییِ انجام برآوردهای نسبتا دقیق و درک مفاهیمی مانند بهرهی مرکب یا آمار پایه، میتواند شما را در جایگاه بهمراتب بالاتری از دیگران قرار دهد. همهی این مهارتها به شما کمک میکند تا دادهها را بهتر و سریعتر تحلیل کنید و تصمیمهای بهتری را بر مبنای آنها بگیرید.
۸. تحقیق و پژوهش
قرار نیست همهی افراد در موردِ همهچیز حالا حتّی به اندازهی سر انگشتی، اطلاعات داشته باشند. حتّی در حوزهی فعّالیت خودتان، احتمال اینکه نادانستههایتان از دانستههایتان بیشتر باشد، خیلی زیاد است. حتما نباید از هر موضوعی، سَردربیاورید، اما باید قادر باشید به اطلاعاتی که باید بدانید بهسرعت و بهراحتی دست پیدا کنید. این مهارت را با یادگیری استفادهی بهینه و مؤثّر از اینترنت، کتابخانه و یادگیری مطالعهی مولد و مؤثّر میتوان کسب کرد. علاوه بر این، باید یاد بگیرید از افرادی که میشناسید و با آنها ارتباط دارید، در تحقیق و پژوهش نیز بهره بگیرید و در مواقع نیاز، نزد کارشناس مربوطه بروید.
۹. استراحت و تمدد اعصاب
استرس نه تنها قاتل جان شماست، بلکه بر تصمیمگیری، تفکّر، معاشرت و روابط اجتماعیتان نیز تأثیر منفی میگذارد. به همینخاطر، کمبود استراحت و آرامش موجب خواهد شد که سه مهارت کلیدی این فهرست ما و البته بسیاری از دیگر مهارتها را هم از دست بدهید. تازه نباید از یاد برد که کار مداوم تا آستانهی مرگ، تنها برای گذران زندگی و نداشتن وقت برای لذّت بردن از ثمرهی کار و تلاشِ خود، به معنای واقعی موفقیّت نیست. این نوع رفتار را تنها میتوان عقده و وسواس فکری محض دانست. اینکه بتوانیم با خرد شخصی به کارآمدترین روش از پسِ شدیدترین بحرانها بربیاییم، احتمالا مهمترین مهارت فهرست ماست.
۱۰. حسابداری مقدماتی
یکی از واقعیّتهای سادهی جوامع امروزی این است که پول برای ما امری ضروری است. حتّی سادهترین لذتها و تفریحات زندگی، مانند در آغوش گرفتن فرزندتان در نهایت به پول نیاز دارد. در غیر اینصورت چندان در زندگی دوام نمیآورید که بتوانید فرزندتان را در آغوش بگیرید! آگاهی از چگونگیِ پیگیری و ثبت هزینهها و درآمدهایتان برای زندگی (پیشرفت که جای خود دارد!) اهمیّت بسزایی دارد. اما علاوه بر این موضوع، اصول حسابداری در کارهای بسیار وسیعتری نیز مفید و سودمند هستند. به عنوان مثال، حسابِ زمانی که صَرف پروژهای میکنید یا محاسبه ارزش عمل خاصی با توجه به هزینههای زمان، پول و انرژیِ موردنیازِ آن، از جمله مواردی است که اهمیّت حسابداری را در زندگی روزمره نشان میدهد. واقعا عجیب است که در مدارس به کودکان، اصول ابتدایی حسابداری را یاد نمیدهند!
حتما مهارتهای دیگری نیز وجود دارند که مسیر رسیدن به موفقیّت را در زندگی هموار میکنند. شما در این مورد چه فکر میکنید و کدام مهارتها را برای موفقیّت در زندگی ضروری میدانید؟
برگرفته از: lifehack.org