امشب کنفرانسی در حال برگزاری می باشد و قرار شده رئیس شما یکی از سخنرانان را معرفی کند. چند دقیقه مانده به سخنرانی باخبر میشوید که رئیستان مسموم شده و شما باید به جای او معرفی را انجام دهید. برای آماده شدن عملا هیچ وقتی ندارید و از یک طرف هم میترسید استرس کار دستتان بدهد. آبرو و اعتبارتان در خطر است و هیچ ایدهای ندارید که چهکار باید بکنید. خیلی از ما تجربهی چنین موقعیتهایی را داریم. اما برای اینکه یک سخنرانی بدون برنامه اما خوب داشته باشیم، راهحلهایی هم وجود دارد. در این مطلب می خواهیم توضیح بدهیم که چرا مهارت بداهه سخن گفتن این قدر مهم می باشد. همچنین میخواهیم ببینیم چطور میشود برای این فرصتهای لحظه آخری آماده شد.
فرصتها و فایدهها
سخنرانی کردن در جمع برای خیلیها ترسناک و دلهرهآور است. اگر لازم شود که بدون داشتن وقت کافی برای آماده کردن مطلب سخنرانی کنید، عجیب نیست که احساس کنید دنیا دارد روی سرتان خراب میشود.
شاید بداهه سخنرانی کردن یکی از آن چیزهایی باشد که آدمها ترجیح میدهند تا میتوانند از آن دوری کند. اما این مهارت میتواند درهای جدیدی به روی شما بگشاید و فرصتهای شغلی خاصی برایتان پدید آورد. وقتی که مجبورید در آخرین لحظات ارائهای حاضر کنید، مصاحبهی کاری طاقتفرسایی پشت سر بگذارید یا نظر یکی از مشتریان سختگیر را جلب کنید، توانایی بیبرنامه صحبت کردن اعتمادبهنفسی که لازم دارید را در شما ایجاد میکند.
وقتی بلد باشید تحت فشار خوب صحبت کنید، میتوانید مدیرانتان را تحت تأثیر قرار بدهید و درنظرشان سرشناس شوید. مهارت داشتن در بداههگویی برای معرفی داخل آسانسوری هم مفید است. معرفی داخل آسانسوری تکنیکی است که میگوید اگر سی ثانیه با سرمایهگذاری در آسانسور باشید، چطوری نظر او را به کسب و کارتان جلب میکنید؟ به عبارتی فرد باید در کمتر از یک دقیقه کسب و کارش را معرفی کرده یا مشتری بالقوهای را جذب کند. برگزاری جلسات پرسش و پاسخ به شکل موفق، و ایجاد ارتباط با اشخاص مهم در گردهماییهای کاری از دیگر حوزههایی هستند که مهارت در بداهه حرف زدن در آنها کاربرد دارد.
با تقویت مهارت بداههگویی یاد میگیرید که با فصاحت، مزاح و اعتماد به نفس حرف بزنید و مقصودتان را واضح اما مختصر و مفید برسانید.
چگونه در بداهه حرف زدن مهارت پیدا کنیم
استراتژیهای زیر میتوانند در این مسیر کمکحال شما باشند.
نگرشتان را درست کنید
چه کسی گفته که بداهه حرف زدن حتما چیز ترسناکی است؟ بیبرنامه صحبت کردن میتواند خیلی هم مفرح باشد! نگرش شما به هر کار بر کیفیت عملکردتان در آن تأثیر عظیمی دارد و داشتن پیشفرض مثبت، اساس موفقیت است.
اول از همه سعی کنید به کمک تفکر مثبت، به موقعیت به عنوان فرصتی نگاه کنید که در آن میتوانید مهارت و تخصصتان را با دیگران سهیم شوید، اعتباری برای خودتان کسب کنید و به دیگران کمکی کرده باشید.
قدم بعدی این است که یک لحظه بایستید و موفقیت را در ذهنتان تجسم کنید. تصور کنید سخنرانی را به پایان رساندهاید، همه دارند برایتان دست میزنند و لبخند بر لبشان است. خیلی خوشحالید چون سخنرانی را عالی پیش بردهاید و به همه افراد حاضر کمک کردهاید. حس خوبی است نه؟
سرانجام اینکه از تصدیقهای مثبت استفاده کنید تا روحیهتان بهتر شده و اعتمادبهنفس بگیرید. جملاتی مثل جملات زیر میتوانند خوب باشند:
«این آدمها واقعا به شنیدن حرفهایم علاقهمندند»
«این قضیه در مورد من نیست، در مورد اوناست»
«فقط باید با یه سری آدم حرف بزنم، مسئله انقدرم بزرگ نیست!»
«وقتی شروع کنم به حرف زدن آروم و ریلکس میشم»
«همه اینا دوست دارن که من کارمو خوب انجام بدم»
«تخصص من برای این افراد مفید خواهد بود»
فکر کنید و تصدیقهای بامعنی و مثبتی بیابید که مخصوص خودتان باشند. قبل از آغاز سخنرانی، این جملات را با خودتان تکرار کنید.
برای آماده شدن وقت بگذارید
مهم نیست چقدر وقت داشته باشید؛ خیلی مهم است که کمی فکر کنید تا ببینید مخاطبانتان از شما انتظار دارند در مورد چه موضوعی حرف بزنید؟
اگر در جلسهای کسی از شما خواست صحبت کنید، اول به شنوندههایتان بیندیشید. چرا اینجا جمع شدهاند؟ به یادگیری چه چیزهایی نیاز دارند؟ چرا از شما خواسته شده تا حرف بزنید؟ چه کار ارزشمندی در این موقعیت میتوانید انجام بدهید؟
اگر وقت کافی دارید، خلاصهي اولیهای از رئوس مطالب آماده کنید. برای این کار میتوانید از تکنیک PREP استفاده کنید. این کلمه از حروف اول چهار کلمه تشکیل شده که چهار مرحلهی زیر را نشان میدهد:
نکته (Point) – حرف اصلیتان را واضح و مشخص در مقدمه بگویید.
استدلال (Reason) – دلیلتان برای این نکتهی اصلی چیست؟ عقاید خودتان، پژوهشها، آمارها و هر دادهی دیگری که به اعتبار مطلب اضافه کند را ذکر کنید.
مثال (Example) – در اثبات حرفتان مثالی بیاورید.
نکته (Point) – نکتهی اصلی را یک بار دیگر بیان کنید. سعی کنید نتیجه را به مقدمه ربط بدهید.
اگر ترجیح میدهید به جای PREP، یک کلمهی فارسی به یاد بسپارید، میتوانید حروف اول مراحل بالا را ترکیب کرده و از کلمه اختصاری «نامن» استفاده کنید.
سعی کنید همیشه برای بداهه حرف زدن آماده باشید. همیشه یک کاغذ و قلم کنارتان باشد تا بتوانید یادداشت بردارید و برای حرفهایتان یک برنامهریزی سریع بکنید. هنگام حرف زدن هم تکنیک PREP را به خاطر داشته باشید تا حرفهای اصلی که میخواهید بزنید یادتان بماند.
کمی آرامتر
این صحبتهای دقیقه نودی میتوانند حسابی به آدم استرس بدهند، عصبیمان کنند و باعث شوند احساس عدم آمادگی کنیم. یاد بگیرید حاضرجواب باشید تا بتوانید در این موقعیتها آرامش خود را حفظ کنید و خوددار بمانید.
اگر قرار است برای جمعی سخنرانی کنید و چند دقیقه بیشتر برای آماده شدن وقت ندارید، چند تا نفس عمیق بکشید تا کمی سرعت اوضاع را کم کرده و آرام شوید. اگر وسط جمع هستید، خیلی آرام از صندلیتان بلند شوید و با قدمهای آهسته و حسابشده به طرف تریبون بروید. این کارها کمی وقت اضافه برایتان ایجاد میکند تا بتوانید افکارتان را منظم کنید.
وقتی پشت تریبون ایستادهاید، ممکن است احساس کنید که فوری باید شروع به صحبت کردن کنید. در مقابل این میل قوی تسلیم نشوید! به جای آن چند نفس عمیق بکشید تا خودتان را آرام کنید و به افکارتان سر و سامان ببخشید. به زبان بدنتان توجه داشته باشید. راست بایستید، شانههایتان را عقب بدهید و مستقیم به شنوندگان نگاه کنید.
لازم نیست به خاطر اینکه آماده نیستید یا اینکه در آخرین لحظه برای صحبت آمدهاید، معذرتخواهی کنید. به احتمال زیاد شنوندهها اصلا متوجه هم نمیشوند که شما آماده نیستید! به جای آن جملات تصدیقی را برای خودتان تکرار کنید و یادتان بیاورید که شنوندهها هم دوست دارند شما کارتان را خوب انجام دهید. شمرده حرف بزنید، صادق باشید و ببینید چطوری میتوانید چیزی به شنوندههایتان اضافه کرده یا کمکشان کنید. تمرکزتان را حفظ کنید، جلوی وراجیتان را بگیرید، یک حرف را دوباره و دوباره تکرار نکنید و سعی کنید حواستان پرت نشود.
اگر در جلسهی پرسش و پاسخ شرکت دارید، وقتی سؤالی از شما پرسیدند آن را شمرده شمرده تکرار کرده یا اینکه با عوض کردن کلمات آن را به شکل دیگری بیان کنید. به این ترتیب فرصتی دارید تا در مورد جوابتان کمی بیندیشید. علاوه بر این، به مخاطبانتان هم نشان میدهید که دارید به سؤالها فعالانه گوش میکنید.
نکته:
بد نیست چند تا سخنرانی کوتاه آماده یا چند داستان و جوک از قبل در چنته داشته باشید. میتوانید اینها را سر فرصت جلوی آینه تمرین کنید.
یکی از تمرینات راهگشا این است که یک موضوع را انتخاب کنید، سی ثانیه به خودتان برای حاضر کردن رئوس کلی مطلب فرصت بدهید و بعد دو سه دقیقه در مورد آن موضوع صحبت کنید.
گروه تشکیل بدهید
یکی از بهترین راهها برای اینکه بتوانید راحتتر در جمعها حرف بزنید، این است که به گروهها و انجمنهایی که مختص سخنوری و فن بیان هستند و به اعضایشان کمک میکنند تا مهارتهای سخنوریشان را بهبود ببخشند، بپیوندید.
نحوهی کار این گروهها راحت است: شما و بقیهی اعضا جایی جمع میشوید و به نوبت، هم بهطور فکر شده و با برنامهریزی سخنرانی میکنید و هم بهطور بداهه. در این جلسات مربی یا استادی وجود ندارد؛ بلکه این اعضا هستند که در مورد عملکردتان به شما بازخوردهای سازنده میدهند. شرکت در این جلسات راهی عملی و مفرح برای کسب تجربه برای حرف زدن در جمع است.
در حال حاضر چنین گروههایی در ایران زیاد نیستند و آموزش سخنوری بیشتر به شکل دورهها و کارگاههای یکروزه انجام میشود. اگر نتوانستید چنین انجمنی پیدا کنید، میتوانید خودتان یک گروه تشکیل بدهید! چند نفر پیدا کنید که به چنین کاری علاقهمند باشند. میتوانید از بین اطرافیان، دوستان، همکاران و حتی همسایهها کسانی را پیدا کنید و یا حتی در جایی آگهی بدهید. به کمک اعضا زمان و مکانی برای جلسات مشخص کنید. اگر اعضای گروهتان مشتاق و فعال باشند، این جلسات در گذر زمان رها نمیشوند و همه پیشرفت زیادی در سخنوری میکنند.
دنبال راههای دیگری هم بگردید تا از گوشهی امنتان بیرون بیایید و خودتان را به چالش بکشید. در جلسات اهالی ساختمان شرکت کنید و از مسائلی که برایتان مهم است، حرف بزنید. دفعهی بعدی که نیاز به شخصی برای معرفی سخنران بود، شما داوطلب شوید. هرچقدر بیشتر در حرف زدن برای جمع تجربه کسب کنید، وقتی کسی در لحظه آخر میکروفن دستتان می دهد، کمتر استرس میگیرید.
بر اعصابتان مسلط باشید
اگر قبل از اینکه شروع به صحبت کنید دچار اضطراب شدید، چند بار نفسهای عمیق آرام و طولانی بکشید. تنفس عمیق ضربان قلبتان را پایین میآورد، افکارتان را مرتب میکند و باعث میشود با اعتمادبهنفس بیشتری جلو بروید.
یک کار خوبِ دیگر هم این است که از دور به قضیه نگاه کنید. یک ماه بعد، یک سال یا حتی پنج سال بعد این سخنرانی بداهه چه اهمیتی خواهد داشت؟ حتی اگر کار را خراب کنید، بدترین اتفاقی که میتواند بیفتد چیست؟ بیشتر وقتها اگر به دورنمای کلی بنگرید، این موقعیتها اصلا اهمیتی نخواهند داشت. پس بر آرامش داشتن تمرکز کنید و از این تجربه لذت ببرید!
سخن آخر اینکه یاد بگیرید هیجاناتتان را مدیریت کنید. اضطراب کاملا قابل کنترل است. حتی ممکن است استرس برایتان وجه امتیازی بشود و به کمک آن یک سخنرانی عالی داشته باشید! پس نترسید و جلو بروید!