آموزش چالش های مدیریت

آموزش چالش های مدیریت

مطالب عمومی
آموزش چالش های مدیریت

ریاست می‌تواند همه چیز را تغییر بدهد یا هیچ تغییری ایجاد نکند. با ما همراه باشید تا چالش های مدیریت را به شما آموزش دهیم.

البته شما در این مقام قدرت بسیار بیشتری دارید؛ و به اشکال جدیدی می‌توانید بر همکاران سابق‌تان اثر بگذارید. اما هنوز همان آدم هستید. با این حال، چیزهایی که می‌گویید ناگهان مهم‌تر می‌شوند و هم‌تیمی‌های سابق‌تان، به جز ایده پردازی، از شما انتظار جواب هم دارند.
 
با این قدرت تازه چه کار خواهید کرد؟ شاید وسوسه‌ شوید تا تغییراتی را که همیشه می‌خواستید اعمال کنید، به افراد دستور دهید تا کاری که شما می‌خواهید را انجام دهند و از ارتقاء شغلی خود احساس خوبی داشته باشید. با این حال، این نوع رفتار شاید باعث احترام و همکاری بیشتر با شما نشود.
 
اما احتمالا قصد ندارید که از رویکرد مخالف نیز استفاده کنید. رئیسی که تلاش می‌کند تا «یکی از بچه‌ها» باقی بماند، می‌تواند همه را خسته کند. وقتی توجه شما به جای نتایج، به دوستی‌هاست، معمولا تصمیم‌های ضعیفی خواهید گرفت. اگر می‌ترسید که شما را «رئیس مآب» بنامند، شاید افراد را مسئول ندانید یا از اخذ تصمیم‌هایی که ممکن است ناخوشایند باشند، خودداری کنید.
 
بنابراین، چطور کار دشوار رئیس بودن را یاد می‌گیرید و تعادل را در هدایت همکاران سابق‌تان رعایت می‌کنید؟ هیچ راهکار سریع یا آسانی وجود ندارد و شما بی عیب و نقص نخواهید بود. با این حال، با فهم چالش‌ها و داشتن دیدی باز، می‌توانید شیوه‌های جدیدی برای ارتباط مؤثر با تیم‌تان ایجاد کنید تا نتایج خوبی به دست آورید.
 
تغییرات و چالش‌ها
به عنوان کسی که تازه به سمت ریاست ارتقاء یافته است، تقریبا همه‌ی نکات زیر می‌تواند صادق باشد:
 
می‌دانید که افراد تیم‌تان چطور عمل می‌کنند. زمانی که درک کنید به جای قبول رفتار افراد، مسئول حصول اطمینان از همسو بودن رفتار آنها با اهداف تیمی‌ سازمان هستید، این گزینه نوعی مزیت به حساب می‌آید. در گذشته، شما بخشی از نحوه‌ی کار خوب یا بد تیم‌تان بودید. اما حالا باید مطمئن شوید که همه چیز درست انجام شده است. پیش از این، شاید می‌توانستید از برخورد با افرادی که دوست‌شان نداشتید خودداری کنید، اما اکنون باید به آنها کمک کنید تا رشد کنند و شاید نیاز باشد تا از دست همه‌ی آنها خلاص شوید.
قبلا با افراد دیگر رقابت داشتید. همیشه مقداری رقابت در بین همکاران برای چیزهایی مثل پاداش، قدرت و مقام وجود دارد. به عنوان یک رئیس جدید، ممکن است که بعضی از افراد شما را برنده‌ی چنین رقابتی ببینند که شاید منجر به افزایش تنش‌های سابق و ایجاد حس رنجش و تنفر شود. شاید قبلا با همکارانی مشکل داشته‌اید که الان باید حمایت و تشویق‌شان کنید.
قبلا ارتباط آزادی داشتید. به عنوان یک رئیس، شما باید در مورد اطلاعاتی که با دیگران به اشتراک می‌گذارید، گزینشی عمل کنید. شاید هر چیزی که قبلا به همه می‌گفتید را الان نتوانید بگویید. این مسئله دو طرفه است:‌ اعضای تیم‌تان هم احتمالا دیگر همه چیز را به شما نخواهند گفت. این کار اغلب به این معناست که تیم‌‌تان فقط چیزهایی را به شما می‌گویید که فکر می‌کند می‌خواهید بشنوید که شاید منجر به اطلاعات تحریف شده و تصمیمات نادرست شود.
نظر شما قبلا ارزش برابر داشت. حالا که شما رئیس هستید ،هر چه می‌گویید احتمالا اثر بیشتری دارد. در نتیجه، احتمال دارد که تیم‌تان خیلی با شما بحث نکند و احتمالا نمی‌توانید آنچه که واقعا در موردش فکر می‌کنند را بدانید. این مسئله باعث محدودیت کارآیی تصمیم‌های شما می‌شود.
قبلا روابط نزدیکی با اعضای تیم‌تان داشتید. به عنوان رئیس، باید کمی فاصله‌تان را با افرادی که به شما گزارش می‌دهند، حفظ کنید. باید با همه به شکل برابر رفتار کرده و به خودتان اجازه ندهید که تحت تأثیر بعضی افراد خاص قرار بگیرید. همچنین نباید بگذارید احساسات شخصی به مانعی در بازخورد صادقانه و نظم‌تان تبدیل شوند.
زمانی که بفهمید روابط‌تان با افراد تیم‌تان فرق کرده است، می‌توانید راهکارهایی برای حرکت رو به جلو پیدا کنید. در این هنگام، وقتی تلاش می‌کنید تا همه چیز را مثل سابق حفظ کنید، به مشکل می‌خورید.
 
استراتژی‌هایی برای تغییر موفق
وقتی از سمت همکار به رئیس تبدیل می‌شوید، مهم‌ترین نکته این است که به سادگی دوست داشته شدن را فراموش کنید. در گذشته، شما چیزهای زیادی در مورد رؤسای خود به همکاران، خانواده و دوستان‌تان گفته‌اید. همین چیزها احتمالا در مورد شما هم گفته خواهد شد و تا جایی که مورد احترام باشید، ایرادی ندارد. برای کسب احترام باید با افراد صادقانه برخورد کرده و به آنها اعتماد کنید.
 
در زیر استراتژی‌هایی را بیان می‌کنیم که می‌توانید امتحان کنید:
 
۱. متواضع باشید
بپذیرید که شما هم مرتکب خطا می‌شوید و اشتباهات‌ خود را قبول کنید. همچنین بسیار مهم است که به خاطر موقعیت جدید یا موفقیت‌تان دچار خودستایی نشوید. به سادگی می‌توان فخر فروخت یا به شکل‌ نامحسوسی خودنمایی کرد، پس مراقب باشید. هر رهبر یا رهبر آینده‌نگری باید مقاله‌ی فوق‌العاده‌ی مارتینوزی (Bruna Martinuzzi) در مورد تواضع را بخواند.
 
واقعیت ناخوشایند این است که برخی از افراد تصمیم می‌گیرند که به اشتباهات شما توجه کنند و از آنها خوشحال شوند. شاید حتی با مقاومت یا خرابکاری آشکار هم مواجه شوید. مراقب این رفتارها باشید و با آنها به سرعت و پیشگیرانه برخورد کنید. هر چقدر دوست داریم باور کنیم که افراد حرفه‌ای چنین رفتاری ندارند،‌ تجربه خلافش را به ما ثابت می‌کند.
 
۲. صحبت کنید
از همان ابتدا با اعضای تیم‌تان ارتباط برقرار کنید. تا جایی که می‌توانید، نگرانی‌ خود را درباره‌ی این تغییر، با آنها در میان بگذارید و از ایشان نظر بخواهید.
 
شاید مجبور شوید به احساسات جریحه‌دار شده‌ی افرادی که موقعیت جدید شما را می‌خواستند نیز رسیدگی کنید. این کار نیاز به سیاست، حساسیت و فهم بالایی دارد.
 
۳. انتظارات‌ خود را منتقل کنید
تیم جدیدتان عادت ندارد که با شما به عنوان یک رئیس کار کند. روال خود را مشخص کنید و آنها را در جریان بگذارید تا بدانند که باید انتظار چه چیزی را داشته باشند.
 
آیا ملاقات‌های تیمی منظم خواهید داشت؟
آیا سیاست «درهای باز» خواهید داشت؟
اولویت‌های شما چیست؟
چطور ارتباط برقرار می‌کنید؟
اهداف شما چیست؟
چطور آنها را ارزیابی خواهید کرد؟
انتظارات خود را به طور منظم شفاف‌سازی و به روز رسانی کنید. هر چه زودتر الگویی برای ارتباط آزاد مشخص کنید، بهتر است.
 
۴. مرزها را مشخص کنید
شما می‌دانید که نمی‌توانید مثل سابق با همه دوست باشید. به این موضوع که این مسئله چه معنایی دارد و چطور می‌تواند روابط شما را با آنها تغییر دهد، فکر کنید.
 
به طور یکسان به همه توجه کنید – از صرف زمان با گروهی خاص خودداری کنید.
در گردهمایی‌های اجتماعی تیم‌تان شرکت کنید، اما زودتر آنجا را ترک کنید تا اعضای تیم بتوانند آزادانه با یکدیگر صحبت کنند.
روابط اجتماعی با همتایان جدیدتان (رؤسای سابق‌تان) برقرار کنید.
متفاوت لباس بپوشید – این کار می‌تواند یک اشاره‌ی ظریف به این باشد که اکنون موقعیت شما متفاوت است.
چون همکاران سابق‌تان را می‌شناسید، باید بتوانید راه‌هایی برای مکالمه پیدا کنید. واکنش هر فرد به این گشاده‌رویی متفاوت است، پس به یاد داشته باشید که باید به این تفاوت‌ها حساس باشید و براین اساس نوع رفتار خود را تنظیم کنید.
 
۵. مراقب آنچه می‌گویید باشید
متاسفانه، شاید در اظهار نظرات‌تان به اندازه‌ی قبل آزادی نداشته باشید. زمانی که نارضایتی از چیزی را ابراز می‌کنید، شاید بر تیم‌تان اثر بگذارید. اگر بگویید که از کسی خوش‌تان نمی‌آید شاید بر نگرش اعضای تیم نسبت به آن فرد تأثیرگذار باشید. به عنوان یک رئیس، باید مراقب آنچه می‌گویید باشید و بدانید که کلمات‌تان قدرت اثرگذاری بر عقاید و رفتارهای اعضای تیم‌ را دارند.
 
۶. درخواست آموزش کنید
تقریبا همه‌ی رؤسای جدید بدون راهنما در انجام کارها تنها می‌مانند. آموزش حین کار، تنها راهکار مفید نیست. در صورت امکان برای آموزش رسمی درخواست کنید (و به یاد داشته باشید که در سایت چطور، کمک زیادی خواهید یافت.) به دنبال کسی باشید که شما را راهنمایی کند. در رشدتان پیشتاز باشید و به دنبال فرصت‌هایی برای تقویت مهارت های رهبری و مدیریت خود باشید.
 
۷. کارها را به دیگران واگذار کنید
به عنوان یک رهبر جدید برای همکاران قدیمی، وظیفه‌ی شما از «انجام کارها» به «مدیریت افراد برای انجام کارها» تغییر کرده است، پس بسیار مهم است که کارها را به شکل مناسب به دیگران تفویض کنید. با فکر به این‌که چون رئیس هستید، می‌توانید همه‌ی کارها را انجام دهید، مرتکب اشتباه نشوید. شما هنوز همان مهارت‌ها و توانایی‌های روز قبل (زمانی که یکی از اعضای تیم بودید) را دارید. با این حال، با واگذار نکردن کارها، شاید ناخواسته این پیام را منتقل کنید که «من به شما اعتماد ندارم که بتوانید به خوبی من کار را انجام دهید.» واگذار کردن کارها باعث تقویت قدرت می‌شود. این کار انگیزه‌بخش است و در عین حال ایجاد اعتماد می‌کند. هرچه سریع‌تر بتوانید اعتماد ایجاد کنید، تیم شما قوی‌تر کار خواهد کرد.
 
توصیه:
دلیل دیگری که باعث می‌شود محول کردن کارها را یاد بگیرید این است که اگر این کار را نکنید، سریع حجم کارتان افزایش می‌یابد و استرس پیدا می‌کنید که احتمالا باعث ناکارآمدی‌تان خواهد شد. 

شما هم نظر دهید

ما را دنبال کنید