روزی را به یاد میآورم که در زیرزمینی سرد و پر از گرد و غبار نشسته بودم و به دنبال عادتهایی میگشتم که بتوانند زندگیام را تغییر دهند. ۲۱ ساله بودم و وقت آن بود که سطح زندگیام را پلهای بالاتر ببرم؛ اما به سه علت این کار شدنی نبود: هنوز با پدر و مادرم زندگی میکردم، شغلی داشتم که حقوقش تنها ۸ دلار در ساعت بود، و در یک دورهی آموزشی به ظاهر تمام نشدنی کسب و کار ثبتنام کرده بودم. میدانستم که باید از این وضع خلاص شوم. اما نمیخواستم از خودم فرار کنم، کاری که همیشه انجام داده بودم.
این بار مصصم بودم که تغییری ایجاد کنم و موفق باشم، ولی نمیدانستم چه کاری انجام دهم یا از کجا شروع کنم. هرچند، اعتقادم بر این بود که اگر عادتهایم را تغییر دهم، عادتهایم مرا تغییر خواهند داد. به همین دلیل به جای وقتکشی با فعالیتهای متفرقه، مانند ورزش و تلویزیون، تصمیم گرفتم عادتهای جدیدی مانند خواندن کتاب و ارایهی سخنرانی را در خودم ایجاد کنم.
این عادتها برایم نتایج مثبتی در پی داشت. در زندگی حرفهای، شایستهتر شدم و در زندگی شخصی، اعتماد به نفس بیشتری پیدا کردم. فهمیدن این نکته که شایستگی در کار، اطمینان به همراه میآورد، نقطهای اساسی بود که زندگیام را تغییر داد. به من قابلیت این را داد تا به اوج موفقیتی که هماکنون در آن هستم برسم، ثروت تولید کنم و برای دیگران انگیزهبخش باشم.
از این گذشته این موفقیتها با فداکاری زیاد بدست آمدهاند. عادتهایی که در خود پدید آوردم مانند پایههایی محکم، من را در مسیری که تا رسیدن به اینجا داشتم استوار نگاه داشتهاند.
این ۱۰ عادت شما را میلیونر میکنند:
۱. ساده سخن بگویید
چقدر خوب میتوانید منظورتان را منتقل کنید؟ میلیونرها میدانند چطور، در سادهترین حالت منظورشان را منتقل کنند. آنها با دقت کلماتشان را انتخاب میکنند و جملاتشان پر معناست. من هر روز به دقت لغتنامه میخوانم، ولی هیچ وقت سعی نمیکنم از تمام لغتهایی که بلد هستم استفاده کنم. صحبت کردن با سبک تصنعی برای اکثر مردم نتیجهای جز از دست دادن فرصتها نداشته است. کوتاه بگویم، هیچ وقت پرگویی نکنید و همیشه ساده صحبت کنید.
برای اینکه راحت صحبت کنید، به کلاسهای آموزشی بروید و مهارتش را کسب کنید. متاسفانه خیلی از مردم از سر تنبلی خود را با عادتهای دیگران وفق میدهند. درصورتی که، میلیونرها سخت میکوشند تا آنچه میگویند، چه شفاهی و چه نوشتاری، بهتر و راحتتر گفته شود.
۲. قدیمیها را رها کنید
قبل از اینکه بتوانید با چیز جدیدی روبهرو شوید، باید از کهنهی آن دست بکشید. اگر ماشین یا خانهی جدیدی میخواهید، با خانه و ماشین قدیمیتان خداحافظی کنید و به دنبال جدیدش بگردید. اگر میخواهید نگرشی مثبت به زندگی داشته باشید، باید اول از دست نگرشهای منفی خلاص شوید. برای رهایی از عادتهای منفی، باید آنها را با عادتهای مثبت جایگزین کنید.
زمانی متوجه این عادت شگفتانگیز شدم که با چند برگر ارزانقیمت مکدونالد مشغول پرخوری بودم. در جستجوی بهترین استیکفروشی محله، با بیزاری تمام از آنجا بیرون زدم. میخواستم تجربهی جدید و لذتبخشی از غذا خوردن برای خودم خلق کنم. به جای چند بار در هفته زیادهروی کردن در برگرهای ارزانقیمت، از اینکه ماهی یک یا دوبار پولم را صرف یک استیک خوشمزه و گران کنم لذت بیشتری میبردم.
۳. برنامهریزی روزانه داشته باشید
من هر روز برنامههایم را یادداشت میکنم و این عادت قابل توجه را تا آخر عمر حفظ خواهم کرد. مشغول هر کاری باشید، چه ترسیم چشمانداز مالی، چه طراحی یک برنامه برای انجام وظایف هفتگی، یا طراحی راهی تازه برای عمارت امپراتوری شخصیتان، نیاز دارید برنامهریزی روزانه خود را داشته باشید. عادت به داشتن برنامه روزانه، به طور دایم نیروی حرکت شما را طی مسیر افزایش میدهد.
با برنامهریزی اهداف هر روز را معلوم میکنید و امکان اولویتبندی را به خود میدهید. الویتبندی به معنای انجام مهمترین کار در اولین الویت است. با این کار شما به جای دنبال کردن فعالیتی ۱۰۰ دلاری میتوانید فعالیتی ۱۰۰۰ دلاری را به عمل برسانید. وقتی برنامهتان را با انجام کارهای پرسود انباشته کنید به دارایی خود افزودهاید، و در این صورت شما در مسیر میلیونر شدن خواهید بود.
۴. به خود وفادار بمانید
باید به قرارهای شخصی که با خودتان گذاشتهاید پایبند بمانید. زمانهای بسیاری پیش خواهد آمد که دیگران میخواهند ارزشهای شخصیتان را فدای اهداف حرفهای کنید. در برابر این وسوسه تسلیم نشوید. هیچچیز مهمتر از آن نیست که در زندگی حرفهای و شخصی، به خودتان وفادار بمانید. اینگونه میتوانید کار را با لذت همراه کنید.
عجیب است اما حقیقت دارد که بسیاری سعی دارند به شما بگویند نمیتوانید کارتان را با لذت همراه کنید. این ادعای پوچ، البته از طرف کسانی مطرح میشود که نخواستهاند مطابق با ارزشهای خودشان زندگی کنند. وقتی کاری را میکنید که عاشقش هستید، کار برایتان به یک لذت تبدیل میشود. وقتی با صداقت با خود عمل کنید، اعتبارتان افزایش خواهد یافت، اینگونه میتوانید سبب شکوفایی خود و بسیاری دیگر شوید. هیچگاه اعتبار خود را با صرفنظر کردن از ارزشها و ایده هایی که برایتان بیشترین اهمیت را دارند، به خطر نیاندازید.
۵. تصمیمگیری
هر چه بیشتر تصمیم بگیرید موفقتر خواهید بود. در حالیکه برخی افراد روزانه یک دو جین تصمیم میگیرند برخی دیگر قادرند روزانه در صدها مورد تصمیمگیری کنند. فردی که بیشترین تصمیم را میگیرد برنده است، حتی اگر آن تصمیمات منجر به شکست شوند. تصور کنید تصمیم دارید در یک خیابان یکطرفه ورود ممنوع بروید، حتی در اینجا نیز چیز جدیدی یاد خواهید گرفت، این که بایستی به سرعت خودتان را با ماشینهایی که از روبرو میآیند تطبیق دهید!
البته بسیاری تسلیم ترس میشوند و از گرفتن تصمیمهای دشوار اجتناب میکنند. فلج روانی حاصل از این ترس باعث میشود فرد تصمیمی نگیرد و خود را از فرصتهای ممکن محروم سازد. همیشه تصمیم بگیرید حتی وقتی نمیدانید این تصمیم شما را به کجا هدایت خواهد کرد. خواهید دید خیلی زود در این مسیر، پاسخی که به آن نیاز دارید آشکار میشود.
۶. سوال بپرسید
اکثر آدمها چون فکر میکنند پاسخ مسایل را میدانند از حقیقت دور میافتند. باید سوال بپرسید، تا مسیر پیشرویتان را واضح ببینید. بسیاری از روی عادت با ساختن جوابی در ذهنشان، راه خود را حدس میزنند و سوالی از کسی نمیپرسند.
برای میلیونر شدن دست از پاسخ دادن به سوالهایتان بردارید، در عوض دربارهی پاسخی که به خودتان دادهاید از دیگران سوال بپرسید. زمانی که نیاز دارید حقیقت را بدانید باید آن را جستجو کنید، نه اینکه صرفاً دربارهاش به حدس و گمان بسنده کنید. بسیاری از پرسیدن اجتناب میکنند چرا که نمیخواهند با واقعیت شرایطی که در آن هستند روبرو شوند، واقعیتی که آنها را میترساند. سوال پرسیدن همچنین ما را به فرایند پرزحمت فکر کردن مجبور میکند؛ این هم دلیل دیگری برای اجتناب از پرسیدن است.
۷. در کارتان استاد شوید
قرار بود یک پیانیست حرفهای در یک مهمانی برای ۵۰ زن ثروتمند بنوازد. پس از نواختن پیانو، فردی از میان جمعیت رو به پیانیست کرد و گفت: “حاضرم هر چه را دارم بدهم تا مثل تو بنوازم.” پیانیست در حالیکه قهوه اش را آرام مزه مزه میکرد گفت: ” اوه! بعید است چنین کاری کنی.” جمعیت در بهت و حیرت فرو رفت و سکوتی سنگین برقرار شد. پیانیست ادامه داد: “هر چه را داری میدهی تا مثل من بنوازی، همه چیز جز زمان، حاضر نیستی ساعت پس از ساعت، روزها پس از روز و سالها پس از سال، وقت صرف تمرین کنی.” سپس در حالیکه فنجان قهوه را جابجا میکرد لبخند گرمی زد و گفت: “لطفاً بپذیرید که قصدم انتقاد نبود، تنها خواستم اشاره کنم وقتی میگویید حاضرید هر کاری کنید تا مثل من بنوازید، واقعاً نمیدانید از چه چیز حرف میزنید، و اصلاً چنین منظوری ندارید.”
۸. به ظاهرتان رسیدگی کنید
بهبود ظاهر برای میلیونر شدن مفید است. دوری از عادتهای بدی مثل مصرف مواد، سیگار و الکل، باعث میشود در ارتباطات اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید. چهار یا پنج بار ورزش در هفته از نظر فیزیکی از شما آدم جذابتری میسازد. به سادگی با انجام تغییرات کوچک میتوانید زیباتر شوید. مردانی هستند که موهای سفیدشان را رنگ میکنند، زنی را میشناسم که به صورت مرتب چرت میزند و هر چند وقت یک بار مدت زیادی میخوابد تا جلوی پف کردن زیر چشمش را بگیرد. میتوانید ظاهرتان را حتی با کارهای کوچکی مثل اصلاح صورت یا آرایش کردن بهبود دهید. خیلی زود متوجه موقعیتهای بیشتری که به سوی شما جذب میشود خواهید شد. به یاد داشته باشید شبیه یک میلیونر به نظر رسیدن بهترین راه میلیونر شدن است.
۹. بیشترین کار را انجام دهید
تنها مولفهی موفقیت که در کنترل شماست تلاشتان است. معمولا آدمها کمترین کار را انجام میدهند و در انتظار بیشترین نتیجه هستند. به جای کاستن از مسئولیتهای کاری، میلیونرها راههای بهتر را برای دستیابی به اهدافشان پیدا میکنند. آنها در حالیکه سعی دارند از استعدادشان حداکثر استفاده را ببرند تلاش زیادی برای ارتقای خودشان با کمک گرفتن از انسانها و سیستمها میکنند.
اخیراً در اینجا بیشتر از سه فوت برف آمده بود و کار زیادی لازم بود تا پارو شود. همسایهام جویای حال من شد و در حالی که در برف فرو رفته بود پرسید: “نمیخواهی بیرون بیایی و برف پارو کنی؟” به او گفتم: ” نه، کسی را برای این کار استخدام کردهام.” زمانی که تلاشتان را بر چگونگی به کارگیری استعداد خودتان متمرکز کنید به طور فوقالعادهای ثروت خود را افزایش میدهید.
۱۰. از قانون ۵۰۰ پیروی کنید
در ابتدای کارم برای یافتن مشتری مشکلات زیادی داشتم. تا اینکه “قانون ۵۰۰” را به کار بردم. قانونی که زندگیام را تغییر داد. به طور ساده این عادت به من یاد داد که برای میلیونر شدن هر ماه باید با تلفن یا ایمیل؛ با ۵۰۰ نفر تماس برقرار کنم.
با اینکه میدانستم تعداد زیادی جواب نه خواهم گرفت، همچنان تصمیم داشتم این کار را انجام دهم. خوشبختانه فهمیدم راههای زیادی برای تهیه یک لیست تماس وجود دارد. قدم اول این است که با پشتکار در جستجوی لیست افرادی باشید که بیش از همه به استعداد شما احتیاج دارند. زمانی که توانستید توجهشان را با یک ایمیل یا تماس تلفنی جلب کنید. باید با ارایهی مقدمهای شایسته قدم به جلو بردارید و محصول و خدمات خود را پیشنهاد دهید.
واضح است که شما و پیشنهادتان مطلوب همه نخواهید بود، پس برای وضعیتی که در آن بارها پس زده میشوید آماده باشید. اگر در ۵٪ از مجموع دفعاتی که با دیگران تماس گرفتید موفق به داشتن یک گفتگو شوید، آدم خوششانسی هستید.
عادتهای خوب به اندازه عادتهای بد اعتیادآورند. زمانی که عادت خوبی کسب کردید به سمت عادتهای خوب بعدی پیش بروید. یک انسان به طور معمول در هر سال ۶ تا ۱۰ عادت تازه پیدا میکند و این یعنی هر سال همین تعداد عادت را نیز از دست میدهد. در هر صورت، به عادتهای روزمره خود و اینکه چه اثری روی شما میگذارند فکر کنید. به خاطر داشته باشید در آغاز این شما هستید که عادتهایتان را شکل میدهید؛ پس از آن این عادتهایتان خواهند بود که شما را شکل میدهند.
برگرفته از: entrepreneur