آموزش مدیریت مالی با کمک باورهایی در مورد پول

آموزش مدیریت مالی با کمک باورهایی در مورد پول

مطالب عمومی
آموزش مدیریت مالی با کمک باورهایی در مورد پول

در مطلب امروز در مورد قانون جذب و اینکه برای فعال کردن این قانون باید چه کارهایی انجام داد، صحبت خواهیم کرد. بسیاری از ما چیزهایی را که دوست نداریم به خود جذب می‌کنیم. یکی از آن چیزهایی که به هیچ‌وجه دوست نداریم بی‌پولی است.

به‌وضوح، ثروت و کامیابی مربوط به تمام ابعاد زندگی شما از جمله روابط، سلامت و شغل شما می‌شود. اما در حال حاضر بگذارید تمرکز را روی پول بگذاریم.
 
چند سال پیش من کلاسی را در مورد کامیابی اقتصادی تدریس می‌کردم. برای داشتن یک جمع‌بندی برای این کلاس با تعدادی از افرادی که برای من تجسم کامیابی و موفقیت مالی بودند مصاحبه کردم. همه‌ی آنها میلیاردر نبودند اما همه‌ی آنها در کنار پول کافی، روابط گسترده و سالمی داشتند. همه‌ی آن‌ها بر چند اصل پایبند بودند که یکی آنها این بود: «منشأ کامیابی باور است.»
 
باورهای فرهنگی شما راجع به پول، به احتمال زیاد از باورهای‌تان در مورد سایر ابعاد زندگی منفی‌تر و کوته‌بینانه‌تر است.
 
مسئله‌ی پول دقیقا به اندازه‌ی سلامت و روابط اجتماعی شما مهم و حیاتی است. زیگ زیگلار می‌گوید «پول مهم‌ترین مسئله‌ی زندگی نیست، اما به همان اندازه‌ای که به داشتن اکسیژن نیاز داریم به پول داشتن هم نیاز داریم.» ولی در جامعه‌ی ما یک فرهنگ عشق یا نفرت در رابطه با پول وجود دارد.
 
تصور کنید وارد یک انجمن حمایتی شده‌اید که وقتی نوبت‌تان می‌شود به گروهی از آدم‌هایی که نمی‌شناسید اعلام می‌کنید: «من با خودم قرار گذاشته‌ام تا جایی که می‌توانم خودم را وقف سلامتی‌ام کنم». احتمالا آنها بسیار برای شما احترام قائل خواهند شد و حتی ممکن است بایستند و برای شما دست بزنند. حال تصور کنید وارد همان جمع شده‌اید و میخواهید اعلام کنید: «من با خودم قرار گذاشته‌ام خودم را وقف پول درآوردن کنم!» فکر می‌کنید دیگران چه فکری در مورد شما خواهند کرد؟ «وای این بابا چقدر پولکی و حریصه!» یا «من چقدر فکر می‌کردم این آدم معنویه ولی مثل اینکه نه!»
 
همانطور که بسیاری از ما به‌صورت ناخودآگاه باورهایی فرهنگی راجع به زیبایی، عدالت و موفقیت وارد جامعه کرده‌ایم، کهن‌الگوها و افسانه‌هایی را هم که در مورد پول وجود دارد، باور کرده‌ایم. به این جمله‌ها نگاهی بیاندازید و ببینید کدام‌یک از نظر شما درست می‌آید:
 
۱. برای پول درآوردن باید سرمایه داشت.
 
۲. پولدارها پولدارتر و فقرا فقیرتر می‌شوند.
 
۳. پول چرک کف دست است.
 
۴. اگر بخواهم پول زیادی دربیاورم نمی‌توانم زندگی متعادلی داشته باشم.
 
۵. موفقیت مالی من به بازار شغلی و وضعیت اقتصادی بستگی دارد.
 
۶. برای پولدار شدن باید ریسک‌های بزرگی کرد.
 
۷. پول مقیاس اندازه‌گیری ارزشمندیِ زندگی و موفقیت من است.
 
۸. زندگی سخت است.
 
۹. بیشتر آدم‌های پولدار مثل اسکروچ، افراد خسیس، خودخواه و پول‌پرستی هستند
 
۱۰. این دنیا هرکی‌هرکی و پرهرج‌ومرج است و فقط باید مراقب کلاه‌مان باشیم که باد نبرَد.
 
۱۱. در حین بالا رفتن از نردبان موفقیت گاهی باید با پایین انداختن دیگران برای خود جا باز کرد.
 
۱۲. برای اینکه پول زیادی در بیاوری باید حتما در شغل‌های خاصی مشغول به کار باشی.
 
۱۳. تنها تعداد اندکی از آدم‌ها آن هم از بین خواننده‌ها، هنرمندها، نویسنده‌ها و غیره هستند که به اوج موفقیت می‌رسند.
 
حال اجازه دهید به شما بگویم افراد پولداری که چند سال پیش با آن‌ها مصاحبه کردم چه اعتقاداتی راجع به پول داشته‌اند. همانطور که گفتم همه‌ی آن‌ها میلیاردر نبودند، اما قابلیت این را داشتند که هر زمان هرچه را اراده می‌کردند به‌دست بیاورند. اینها چیزهایی بود که آنها در مورد پول و ثروت می‌گفتند:
 
۱. دنیا پر از رونق و فراوانی است.
 
۲. دنیا دوست دارد که من کامیاب شوم.
 
۳. هر کامیابی‌ای به دنبال ایمان و اعتقاد می‌آید.
 
۴. پول یک چیز انتزاعی است.
 
۵. پول انرژی است و فقط زمانی به سمت شما می‌آید که آن را احساس کنید.
 
۶. پول هیچ خِردی با خود به همراه نمی‌آورد.
 
۷. پول به فرمان‌هایی که به او می‌دهم گوش می‌دهد.
 
۸. پول احتیاج به توجه دارد.
 
می‌بینید که آنها در مورد وضعیت اقتصادی یا اینکه بعضی حرفه‌ها پول‌زایی بیشتری دارند یا اینکه پول، معیارِ ارزش زندگی‌شان است هیچ چیزی نگفتند. چیزی در مورد اینکه باید رقبا را از عرصه خارج کنند و یا اینکه باید خانواده و دوستان‌شان را برای پولدار شدند قربانی کنند، به زبان نیاوردند. و همینطور باور نداشتند که پول خودش ذهن و قدرتی ذاتی دارد!
 
کدامیک از این هشت باوری که افراد پولدار داشتند به نظر شما بدون هیچ شک و شبهه‌ای درست می‌آمد؟
 
متأسفانه نمی‌توانیم صرفاً با حفظ کردن این لیست باورهای‌مان، عادت‌های‌مان و رفتارمان را نسبت به پول تغییر دهیم. برای تغییر این باورهای بنیادی باید تلاش و تمرکز زیادی به خرج دهیم.
 
در کلاس‌های (برنامه‌نویسی عصبی-زبانی) NLP، چهار پیش‌نیاز اساسی برای تغییر را آموزش می‌دهند:
 
از هیجانات و باورهای منفی دوری کنید و باورهای مثبت را وارد زندگی‌تان کنید.
برای آینده‌تان برنامه و اهداف جامعی تنظیم کنید.
اقدام کنید.
برای اینکه ناخودآگاه‌تان به کار ادامه دهد، روی نتیجه‌ی مطلوب‌تان تمرکز کنید و موانع را یکی‌یکی از بین ببرید.
این چهار قدم باید در همان بازه‌ی زمانی خاص برداشته شوند. بهتر است در حالی که آمادگی لازم را ندارید و ضمیر ناخودآگاه‌تان با شما راه نمی‌آید قدم‌های بزرگ برندارید، که در این‌صورت تبدیل به یک سربالایی خواهد شد که شما را به جایی نمی‌برد و صرفاً انرژی‌تان را می‌گیرد. پس اولین قدم ضروری دور کردن احساسات و باورهای منفی است. بدانید که هیچ آرزو و هدفی بدون عمل کردن معنایی ندارد. وقتی یک‌جا می‌نشینید و عمل نمی‌کنید، ناخودآگاهِ شما نتیجه می‌گیرد که در راه دستیابی به این هدف زیاد هم جدی نیستید و در نتیجه به شما اجازه‌ی صرف انرژی لازم را نمی‌دهد، توجهش را به سمت دیگری متمایل می‌کند و دیگر دنبال فرصت‌ها و ایده‌های نو برای کمک به هدف شما نمی‌گردد.
 
اما اگر در مورد هدف‌تان جدی باشید و رویکردی قدم‌به‌قدم برای رسیدن به آن داشته باشید، می‌توانید روابط و باورهایی که در رابطه با پول دارید تغییر دهید. پول در زندگی همه چیز نیست، اما همان‌طور که دیوید ثورو شاعر آمریکایی می‌گوید:
 
«ثروت، قابلیت تجربه‌ی کاملِ زندگی را می‌دهد.»
 
 
برگرفته از: Psychologytoday

شما هم نظر دهید

ما را دنبال کنید