دانش یکی از فاکتورهای کلیدی رقابت در اقتصاد جهانی است. اما برای حضور موفق در بازار پویای امروز باید بتوان دانش مشتری را نیز، مدیریت کرد. مدیریت دانش مشتری، این امکان را به سازمان میدهد که فرصتهای موجود در بازار و نیز مزیت رقابتی را افزایش دهد.
بازاریابی مبتنی بر مدیریت دانش، به حوزه خاصی از فرآیند بازاریابی اشاره دارد. بنابراین میتواند بر عملکرد سازمانی اثرگذار باشد. وجود قابلیتهای بازاریابی مبتنی بر مدیریت دانش، این امکان را به سازمان میدهد تا در بازارهای هدف، بهتر عمل نماید. در این مقاله، پس از بیان مقدماتی پیرامون مدیریت دانش و مدیریت دانش مشتری، به رابطه بین مدیریت ارتباط با مشتری و مدیریت دانش با بازاریابی پرداخته میشود. سپس به بررسی استراتژیهای بازاریابی و ارتباط بین استراتژیهای مدیریت دانش و توسعه بازار و نیز، مدیریت دانش مبتنی بر بازاریابی پرداخته میشود.
عصر امروز، عصر سازمانهاي مبتني بر دانش است. مديريت دانش در راستاي دستيابي به منابع نوين دانشي، تئوريهاي نويني همچون مديريت دانش جامعهگرا را كه هدف آن دستيابي به منابع عظيم دانش مشتريان است، مورد توجه جدي قرار داده است. امروزه ايجاد و حفظ ارتباط با مشتري نه فقط براي فروش محصولات و خدمات، بلكه براي دستيابي به اطلاعات و دانش آنها، مفهوم جديدي است كه در قالب سيستمهاي“مديريت دانش” مورد بحث و بررسي قرار ميگيرد .مديريت دانش فرآيند كشف، كسب، توسعه و ايجاد، تسهيم، نگهداري، ارزيابي و به كارگيري دانش مناسب در زمان مناسب و توسط فرد مناسب در سازمان میباشدكه از طريق ايجاد پيوند بين منابع انساني، فناوري اطلاعات و ارتباطات و ايجاد ساختاري مناسب براي دستيابي به اهداف سازماني صورت ميپذيرد.
لذا ميتوان گفت “مديريت دانش به مجموعهای از فرآيندها اطلاق ميشود كه در نتيجه آن دانش، كسب، نگهداري و مورد استفاده قرار میگیرد و هدف از آن بهرهبرداري از داراييهاي فكري به منظور افزايش بهرهوري، ايجاد ارزشهاي جديد و بالا بردن قابليت رقابتپذيري است” (صلواتي، كفچه و صالحپور، 1390).