امروزه همه به آموزش مهارتهای مدیریت مالی نیازمند هستند. این مهارتها از عقاید، نگرشها، عادتها و ارزشهایی که در دوران کودکی و در حین رشد، در مورد پول کسب میکنیم، ناشی میشود. بدیهی است که آموزش مالی برای همه ضروری است. کودکانی که یاد میگیرند برای مخارج و هزینههایشان برنامهای داشته باشند و آن را اجرا کنند، اعتماد به نفس بیشتری خواهند داشت و بیش از سایر کودکان به تواناییهایشان در تصمیم گیری اعتماد دارند و متکی به خود هستند. در این مقاله با ما همراه باشید تا شما را با روشها و تکنیکهای کاربردی آموزش مدیریت مالی به کودکان آشنا کنیم.
کودکان چگونه یاد میگیرند؟
آمادگی کودکان برای یادگیری بیش از آنکه به سن آنها بستگی داشته باشد به علایق، تواناییها، سطح فهم و نیازهایشان وابسته است. والدینی که از روش های یادگیری کودکان آگاهی دارند، میتوانند از سنین پایین، فرصتهای یادگیری مفیدی را برای آنها ایجاد کنند.
۱. آموزش مدیریت مالی به روش غیرمستقیم با استفاده از مشاهده و مثال
کودکان آنچه والدینشان با پول انجام میدهند و احساسی را که در مورد پول دارند، مشاهده میکنند. آنچه کودکان میبینند و میشنوند بر نگرشها و ارزشهایی که در آنها شکل میگیرد، تأثیر میگذارد. به همین دلیل والدین باید نگرشهای خود در مورد پول و روشهایی را که برای خرج کردن پول استفاده میکنند، ارزیابی کنند.
آیا همیشه سعی میکنید که به تعهدات مالیتان پایبند باشید؟ آیا در مورد مسائل مالی آرام و منطقی هستید یا پول باعث ایجاد درگیری و طغیانهای احساسی میشود؟ آیا پولهایتان را بر اساس هواوهوس خرج میکنید یا برای خرج کردن آن برنامه دارید؟
۲. مشارکت در بحثها و تصمیمگیریها
والدین میتوانند با وارد کردن کودکان در بحثهای معمول خانوادگی به آنها کمک کنند که مسائل مالی را درک کنند. این کار باعث میشود کودکان بهتدریج درک کنند که درآمد خانواده برای چه مواردی هزینه میشود و اهداف مالی کوتاهمدت و بلندمدت خانواده چه هستند. کودکانی که وضعیت مالی خانواده را درک میکنند، کمتر از سایر کودکان درخواستهای مالی غیرمنطقی دارند.
شما باید قوانینی اساسی را برای این جلسات خانوادگی تعیین کنید و بهخوبی مشخص کنید که فرزندتان به چه طریقی باید در آنها مشارکت داشته باشد. بهعلاوه باید بر اهمیت محرمانه بودن این بحثهای خانوادگی تأکید کنید و از کودک بخواهید که مسائل مطرحشده در جلسات خصوصی خانوادگی را برای دیگران بازگو نکند.
۳. آموزش مدیریت مالی به روش مستقیم و برنامهریزی فرصتها و تجربهها
بعضیاوقات باید برای فرصتی برنامه ریزی کنید تا بتوانید درس خاصی را به فرزندتان بیاموزید. برای نمونه، وقتی با فرزند ۷ سالهتان «مغازهبازی» میکنید، میتوانید تفاوت میان ارزش سکهی ۵۰ تومانی و سکهی ۱۰۰ تومانی را به او یاد بدهید. یا میتوانید بههمراه فرزندتان در وبسایتهای نقد و بررسی کالا جستوجو کنید و از او بخواهید که در یافتن و خواندن نقدهای مصرفکنندگان در مورد خرید دوچرخه به شما کمک کند.
همیشه بهیاد داشته باشید که فرزندتان از تعاملات و تجربههای واقعی بیشتر میآموزد تا از تصمیمهایی که بعد از سخنرانیها و گفتوگوهای یکطرفهی شما گرفته میشود.
۴. ایجاد فرصتهایی برای انتخاب کردن و تصمیمگیریهای واقعی
همهی ما هر کاری را با انجام دادن آن یاد میگیریم. وقتی والدین به کودکان فرصتی میدهند که نحوه خرج کردن پول را انتخاب کنند (بهصورتی که متناسب با سن و مرحلهی بلوغ آنها باشد)، کودکان چیزهای زیادی یاد میگیرند.
درست است که گاهی انتخابهای آنها اشتباه است، ولی در این موارد والدین باید بهجای مسخره کردن و انتقاد کردن، کودکان را راهنمایی و حمایت کنند و همیشه راه گفتوگو را باز بگذارند.
کودک باید چه چیزهایی را یاد بگیرد؟
۱. محدودیتهای مالی و انتخاب کردن
هر کودک (و البته همهی ما) باید یادبگیرد که مقدار پول محدود است، ولی خواستهها و نیازها پایانی ندارند. او باید بیاموزد که بهدلیل محدود بودن میزان پولی که داریم، باید در مورد چگونگی اختصاص دادن پول خود به خواستهها و نیازهایمان انتخابهایی داشته باشیم؛ بهصورتیکه به بیشترین رضایت ممکن برسیم. به فرزندتان کمک کنید که موارد زیر را یاد بگیرد:
در چهارچوب محدودیتهای مالی خود زندگی کند.
وقتی پول کمی در اختیار دارد، تغییراتی ایجاد کند.
پیامدهای تصمیمهای خود را بپذیرد.
یادگیری این موارد باعث میشود که فرزندتان زندگی موفق را بیاموزد.
۲. اهمیت فرصتها، تعیین اولویتها
انتخابها مهم هستند، چون وقتی پول را برای چیزی خرج میکنیم، دیگر نمیتوانیم آن را برای گزینههای جذاب دیگری خرج کنیم و به همین دلیل فرصتهایی را از دست میدهیم. بنابراین همیشه باید پول را برای مهمترین موارد هزینه کنیم. در فرایند ارزیابی اینکه پولِ محدودِ کودک، ابتدا باید برای کدام خواستههایش هزینه شود، او باید:
یاد بگیرد که خواستههایش را اولویت بندی کند.
یاد بگیرد که تفاوت میان موارد مهم و چیزهایی را که اهمیت چندانی ندارند، تشخیص بدهد.
درک کند که نیازها و خواستهها با هم متفاوت هستند.
به کودک خود بگویید که چگونه بر اساس ارزشها و اهدافی که در پس تصمیمهایتان وجود دارد، انتخاب میکنید. کودک باید فرصتهایی برای انتخاب کردن داشته باشد (البته با راهنمایی و حمایت والدین).
انتخابهایی که موفق هستند به شما این فرصت را میدهند که کودک خود را تحسین کنید و در شادی و لذت او شریک شوید. البته بعضی از انتخابهای کودک عاقلانه نیست. در این صورت به او کمک کنید تا ارزیابی کند کجای کار اشتباه بوده است و او را برای تصمیمگیریهای آینده تشویق کنید.
۳. صرفهجویی و استفادهی بهینه از پول
کودک باید یادبگیرد که اگر از وسایل و چیزهایی که از قبل داشته مراقبت کند، با پول محدود خود میتواند خواستههای بیشتری را برآورده کند. او باید درک کند پولی که برای جایگزین کردن اسباببازیها یا لباسهای گمشده یا خرابشده بهدلیل استفادهی نادرست هزینه میشود، نمیتواند برای خرید چیزهای جدید و جالب دیگر خرج شود.
بهعلاوه میتوانید فرصتهای زیادی را پیدا کنید و با استفاده از مثال و بحث، مزیتهای تبدیل شدن به شهروندی خوب را به فرزندتان بیاموزید و به او یاد بدهید که از منابع کمیاب حفاظت کند و از هدر دادن و اسراف کردن پرهیز کند. برای نمونه، پیاده رفتن به فروشگاه نزدیک خانه بهجای استفاده از اتومبیل، اثر مثبتی بر محیطزیست و همچنین هزینههایتان دارد. استفاده نکردن از اتومبیل موجب کاهش آلودگی هوا، مصرف بنزین و هزینههای حملونقل میشود.
به فرزندتان یاد بدهید که استفادهی درست و مناسب از زمان و مهارتها، موجب استفادهی بهینهتر از پول موجود میشود. برای نمونه، عوض کردن دکمههای پیراهن یا دوختن حاشیه و لبهی جدیدی به دامن به این معنی است که نیازی به خرید پیراهن یا دامن جدیدی نداریم. بنابراین میتوانیم پولی را که از جایگزین نکردن این لباس باقی میماند برای انتخابهای مناسب دیگری هزینه کنیم. بهعلاوه با این کار مهارت های زندگی روزمره را نیز که در تمام طول زندگی فرزندتان برای او مفید خواهد بود، به او میآموزید.
کودک باید بداند که لازم نیست برای برآورده کردن هر خواستهای مبلغی را هزینه کند و گاهی میتواند از خلاقیت خود استفاده کند. برای نمونه خودش میتواند کارت تبریک تولد دوستش را درست کند یا با استفاده از لباسهای دورانداختهی سایر اعضای خانواده برای خود لباسی را طراحی کند. این کارها موجب برانگیخته شدن خلاقیت کودک میشود و علاوه بر آن باعث میشود که کودک از فواید منابع موجود آگاه شود.
۴. تعیین اهداف و ایجاد برنامهای برای خرج کردن پول
وقتی کودک بهاندازهای بزرگ شده که پولتوجیبی میگیرد (معمولا وقتی بین ۷ تا ۹ سال سن دارد) زمان آن رسیده است که به او کمک کنیم تا برنامهای برای خرج کردن پولها تهیه کند. این برنامه باید ساده باشد و کودک بتواند آن را درک کند و بر اساس اهدافی باشد که هر دوی شما در مورد آنها توافق دارید. تعیین اهداف و تهیهی برنامه به شما کمک میکند که در مورد مقدار پولتوجیبی فرزندتان تصمیم بگیرید.
برای نمونه، اگر فرزندتان باید برای ناهار در مدرسه هزینهای را پرداخت کند، در گروههای مختلفی در مدرسه عضو است یا بهطور منظم در برنامههای مختلفی شرکت میکند، هر دو باید در مورد مقدار قابلقبول پولتوجیبی برای این هزینههای ثابت و قابلپیشبینی به توافق برسید. گفتوگو کردن با فرزندتان به شما امکان میدهد که به او توضیح بدهید که چگونه خرج کردن پول برای این فعالیتها با ارزشها و اهداف شما همخوانی دارد.
بهعلاوه باید در مورد مبلغ معینی برای هزینههای متغیر تصمیم بگیرید. هزینههای متغیر، هزینههای مربوط به مواردی هستند که چندان ضروری نیستند، ولی دلخواه و مطلوب هستند، مانند هزینههای تفریحی، تنقلات و سرگرمی که موجب میشود کودک شما در انتخاب کردن و زندگی کردن با بودجهای محدود و مشخص تجربه پیدا کند. مبلغ پول پرداختی و میزان استقلال فرزندتان در تصمیم گیری، به مرحلهی بلوغ و میزان تجربهی او بستگی دارد.
این فرصت خوبی است که به فرزندتان بیاموزید که مقدار کمی از پول را برای ذخیرهی اضطراری (emergency fund) کنار بگذارد. فرزندتان باید اهمیت داشتن مبلغی پس انداز برای مواردی مانند تماس تلفنی اضطراری یا کرایهی اتوبوس را یاد بگیرد.
۵. پس انداز کردن و کمک به دیگران
هر کودکی باید یاد بگیرد که چطور برای پس انداز کردن و کمک کردن به دیگران و همچنین خرید کردن، برنامهای تهیه کند. برنامهریزی برای پس انداز کردن پول برای تعطیلات یا خرید هدایای جشن تولد یا کمک کردن به کسانی که به کمک مالی نیاز دارند یا برنامهریزی برای پس انداز کردن پولتوجیبی یک هفته برای خرید چیزهای گران، به کودک کمک میکند تا عادتهای مهمی را برای زندگی آیندهی خود کسب کند.
ایدهی پسانداز کردن پول ابتدا زمانی به فکر کودک میرسد که پولتوجیبی او برای خرید چیزی که میخواهد، کافی نیست. بنابراین کودک باید برای خرید آن، بخشی از پولتوجیبی خود را برای ۲ یا ۳ هفته پس انداز کند. میتوانید با دادن قلک یا پاکتی برای نگه داشتن پولها تا زمانیکه مبلغ مورد نظر جمعآوری شود، اجرای برنامهی پس انداز کردن پول را به فرزندتان یاد بدهید.
با کمک به کودکان بزرگتر در باز کردن حساب پس انداز در بانک، به آنها یاد بدهید که برنامههای پس انداز طولانیتری را اجرا کنند. همچنین به او یاد بدهید که بهطور منظم، مبالغ پس انداز را بهصورت حضوری یا با استفاده از اینترنت به حساب پس اندازش واریز کند.
۶. مهارتهای مصرفی
کسب مهارتهای خرید، سرمایه گذاری مادامالعمری است که با یاد دادن این حقیقت به کودک ۴ ساله شروع میشود: تازمانیکه پول آبنباتی را نپردازد، نمیتواند آن را داشته باشد. موارد زیر مهارتهای مهمی هستند که فرزندتان باید پیش از اینکه فرصتی برای تصمیمگیری به او داده شود، ابتدا آنها را در رفتار خود شما مشاهده کند:
خواندن برچسبها،
کسب اطلاعات در مورد گارانتی و ضمانت محصولات،
انجام امور مربوط به پس دادن محصولاتی که کیفیت مناسبی ندارند.
۷. خرید مقایسهای
پیدا کردن کیفیت مناسب با بهترین قیمت، مهارت مهمی است. شما میتوانید آموزش این مهارت را با توضیح دادن این مسئله برای فرزند ۷ یا ۸ سالهی خود شروع کنید که چرا کالایی را بهجای کالای دیگری در فروشگاه انتخاب کردهاید.
۸. جستوجو برای اطلاعات مناسب
با بزرگتر شدن فرزندتان او را تشویق کنید که پیش از خریدهای مهم به اطلاعات مربوط به قیمت و کیفیت کالا توجه کند. برای به دست آوردن این اطلاعات میتوان به فروشگاههای مختلف مراجعه کرد، از روزنامه، تلفن و کاتالوگ محصولات استفاده یا نقد و ارزیابی محصولات در مجلهها و وبسایتها را مطالعه کرد.
۹. قرض گرفتن
این مسئله که قرض گرفتن موجب کاهش مقدار درآمدی میشود که در آینده میتوانیم خرج کنیم، مفهوم بسیار مهمی است. اگر میخواهید مبلغی را به فرزندتان قرض بدهید، بهتر است که مبلغ کمی را به او قرض بدهید تا بازپرداخت آن برای کودک سخت نباشد. بر داشتن برنامهی برای بازپرداخت پول اصرار کنید و به آن پایبند باشید.
کودک شما در ۱۰ یا ۱۱ سالگی میتواند درک کند که وامدهندگان سود دریافت میکنند؛ بنابراین مبلغی که باید بپردازد افزایش پیدا میکند. یادگیری محاسبهی هزینههای سود و ملزم بودن به پرداخت این هزینهها به شما، کودک را با هزینههای وام در دنیای واقعی آشنا میکند.
منابع درآمد فرزندان
هدایا
در صورت تمایلِ کودک میتوان در روزهای تولد و تعطیلات بهجای هدیه از مقادیر اندک پول بهعنوان هدایای نقدی استفاده کرد. میتوانید بخش اصلی هدایای نقدی بزرگتر را برای استفاده در آینده در نوعی پس انداز سرمایه گذاری کنید. این کار فرصتی برای تعیین اهداف بلندمدت و ابزاری را برای اجرای آنها به کودک میدهد.
پاداش
بعضی از والدین برای پاداش دادن به کودک برای نمرات خوب یا رفتار مناسب به او پول میدهند. ولی این پول میتواند کارکرد رشوه را داشته باشد و این پیام را به کودک برساند که رفتار مناسب، قیمتی دارد.
بنابراین بهتر است در موقعیتهایی که ارتباطی به استفاده از پول ندارند، از آن استفاده نکنیم. تحسین کردن، لبخند زدن و در آغوش گرفتن، روشهای خوبی برای تشویق کودک به داشتن رفتار مناسب و نمرات خوب هستند.
پولتوجیبی
پولتوجیبی مبلغ مشخصی پول است که بهطور منظم به کودک داده میشود. پولتوجیبی دادن به کودک ابزار مناسبی برای شروع آموزش اصول اولیهی مدیریت مالی به کودک است. گاهی در نخستین سالهای مدرسه (بین ۷ تا ۹ سالگی) کودکان میتوانند مدیریت مبالغ منظم پول را برای هزینههای خود در چند روز شروع کنند.
پولتوجیبی برای مواردی (مانند ناهار مدرسه، فعالیتها و تنقلات) هزینه میشود که والدین در هر صورت باید هزینهی آنها را بپردازند. بنابراین شما پول اضافهای به کودک پرداخت نمیکنید. هدف از پولتوجیبی، انتقال بخشی از مسئولیت تعیین هدف، برنامهریزی، اجرا و آموزش تکنیک های تصمیم گیری از شما به فرزندتان است.
مقدار پولتوجیبی
۳ عامل، مبلغ مناسب پولتوجیبی را تعیین میکند: توانایی مالی شما، مرحلهی بلوغ و سن کودک و مواردی که پولتوجیبی برای آنها هزینه خواهد شد. میزان پولتوجیبی باید متناسب با بودجهی شما باشد، نه مبلغی که دوستان فرزندتان دریافت میکنند یا مبلغی که فرزندتان میخواهد داشته باشد.
با بزرگتر شدن کودک و افزایش مسئولیتهای او در مدرسه و جامعه، مبلغ پولتوجیبی نیز افزایش مییابد، زیرا باید در دورههای برنامهریزی طولانیتری هزینه شود. در ابتدا، دورهی برنامه ریزی کوتاه مدت دو یا سه روزه مناسب است. ولی در سنین بالاتر میتوان پولتوجیبی را بهصورت هفتگی پرداخت کرد.
پولتوجیبی باید برای کدام فعالیتها و عملکردها هزینه شود؟
برای جلوگیری از اختلاف و اطمینان یافتن از اینکه فرزندتان بهخوبی میتواند پولتوجیبی خود را مدیریت کند، هر دوی شما باید جواب این سؤال را بدانید. فراموش نکنید که با بزرگتر شدن فرزندتان، مسئولیتهای او در مدرسه و در جامعه افزایش مییابد و باید مبلغ پولتوجیبی او را افزایش بدهید.
پولتوجیبی باید بیشتر از مبلغ لازم برای هزینههای ضروری مانند ناهار مدرسه و کرایهی اتوبوس باشد. اگر میخواهید فرزندتان تجربههای ارزشمندی در تصمیم گیری و یادگیری درمورد محدودیتهای پول به دست بیاورد، باید مبلغ اضافهای را برای خرج کردن یا پسانداز کردن به او بدهید. میتوانید با یکدیگر تصمیم بگیرید که چه مبلغی با بودجهی شما تناسب دارد. فراموش نکنید که این مبلغ اضافه موجب میشود که بچهمدرسهای شما در تعیین اولویتها و انتخاب کردن، تجربههایی بهدست بیاورد.
پولتوجیبی شامل چه مواردی نمیشود
پولتوجیبی مبلغی نیست که برای کارهای معمول در خانه میپردازید؛ بلکه فرصتی برای آموزش مدیریت مالی است. اگر پولتوجیبی به پاداشی برای انجام کارهای معمول خانه مانند مرتب کردن رختخواب و چیدن میز غذا تبدیل شود، زمان انجامنگرفتن این کارها مجبور میشوید که از دادن پولتوجیبی اجتناب کنید. در این صورت دریافت پولتوجیبی بهجای اینکه فرصتی برای به دست آوردن تجربه در مدیریت مالی باشد، به مسئلهای احساسی میان شما تبدیل میشود.
فرزند شما بهعنوان عضوی از خانواده، حقوق (مانند دریافت بخشی از درآمد خانواده) و مسئولیتهایی (مانند کمک به مرتب کردن خانه) دارد. اگر کودک از انجام برخی از این مسئولیتها شانه خالی میکند، بهتر است با این مشکل بهعنوان موضوعی جدا از مسئلهی پولتوجیبی برخورد کنید. البته نباید اهمیت قدردانی از کمکهای او در انجام کارهای معمول در خانه را فراموش کنید.
درآمدهای فرزندان در ازای انجام کارهای اضافه در خانه
گاهی والدین برای انجام کارهای خاصی در خانه (که فقط گاهی انجام میشوند) مانند تمیز کردن گاراژ یا شستن حفاظ پنجرهها، مبلغی را به فرزند خود میپردازند. این مبلغ پولتوجیبی کودک را تکمیل میکند و انجام این وظایف توسط کودک نیز کارها و زحمات والدین در خانه را کاهش میدهد.
باید نحوهی تعیین دستمزد کودک را از قبل مشخص کنید و به او بگویید که در ازای آن چه انتظاراتی از او دارید. مانند دادوستدی واقعی عمل کنید؛ درست مانند زمانی که فرد دیگری را استخدام کردهاید. گاهی برای افزایش احتمال انجام درست کار باید چیزهایی را به کودک آموزش بدهید. فرزندتان پس از استخدام، مزدگیر است؛ درست مانند هر کس دیگری که برای انجام کار موردنظر استخدام میکنید. اگر کودک تصمیم بگیرد که انجام کار را رها کند، زیرا آن را دوست ندارد، آیا میان شما مسئلهای احساسی بهوجود میآید؟
صدقه یا اعانه
بعضی از والدین هر زمان که فرزندشان به پول نیاز دارد، مبلغی را به او میدهند. ولی این روش به آموزش مدیریت مالی به کودک کمکی نمیکند، چون مقدار پول و زمان پرداخت آن هرگز مشخص و قطعی نیست. با این روش کودکان به درخواست پول و فریب دادن والدین عادت میکنند و سعی میکنند تا جای ممکن از آنها پول بگیرند.
هر بار که کودک تقاضای پول میکند، تصمیمگیری درمورد پرداخت یا عدم پرداخت پول، زحمت و دردسر بزرگی برای والدین میشود. بهعلاوه پیگیری اینکه کودک چه مقدار پول خرج میکند، برای والدین دشوار میشود. اگر هر بار که کودک تقاضای پول میکند، مبلغی را به او بپردازیم، روش مناسبی را برای آموزش مدیریت مالی به او در پیش نگرفتهایم.
گاهی، موارد خاصی پیش میآید که باید علاوهبر پولتوجیبی و دستمزدها، پول دیگری را نیز به کودک پرداخت کنید. حتی اگر پولتوجیبی مناسبی را مشخص کردهاید، به کودک بگویید که هر زمان نیازهای مالی خاصی بهوجود بیاید، باید درمورد آنها گفتوگو کنید. بهاینترتیب میتوانید بههمراه فرزندتان تصمیم بگیرید که آیا این مورد خاص، دارای مزیتهای بلندمدتی است و بودجهی شما با هزینههای مربوط تناسب و همخواهی دارد یا نه. اگر مورد خاص پیشآمده با بودجهی شما تناسب دارد، میتوانید علاوهبر پولتوجیبی مبلغی را به کودک بپردازید.
قرض دادن به کودک نیز روش دیگری است. ولی مبلغ این قرض باید بهاندازهای باشد که کودک بهراحتی بتواند ظرف چند هفته از پولتوجیبی یا درآمدهایش آن را به شما پس بدهد. برای قرض دادن، هر دو نفر شما باید درمورد برنامه و جدول زمانی بازپرداخت به توافق برسید. برای یادآوری، تاریخهای پرداخت را روی تقویم بنویسید.
اگر این مبلغ با بودجهی شما تناسب ندارد، وضعیت مالیتان را برای کودک توضیح دهید و به او یاد بدهید که پول همیشه در دسترس نیست و گاهی محدودیتهایی وجود دارد.
اگر این «موارد خاص» زیاد پیش میآیند، باید همراه با فرزندتان شرایط موجود را بررسی کنید. در این شرایط یا مقداری از درآمد خانوادگی که به کودک داده میشود بیشازحد اندک است یا خواستههای او خارج از حدمعمول است (شاید هم ترکیبی از هر دو مورد درست باشد).
با همدیگر مشکل را تجزیهوتحلیل و راهحلی پیدا کنید. شاید لازم است که خواستههای کودک واقعگرایانهتر باشد و باید به کودک کمک کنید تا اولویتهایش را مشخص کند. شاید مقدار پولتوجیبی متناسب با سن، علایق و مسئولیتهای جدید فرزندتان افزایش پیدا نکرده است. شاید بودجهی خانواده بهاندازهای نیست که بتوانید مبلغ بیشتری به او بپردازید و او برای تکمیل پولتوجیبی، به شغلی نیمهوقت نیاز دارد.
کسب درآمد در بیرون از خانه
کار کردن در بیرون از خانه گزینهی دیگری است که شما و فرزند نوجوانتان میتوانید به آن نیز فکر کنید. دستمزد دریافتی، پولتوجیبی فرزندتان را کامل میکند، هزینههای خواستههای درحال افزایش او را تأمین میکند و کمی فشار مالی روی والدین را کاهش میدهد.
اشتغال فرزندتان باعث میشود که رابطهی میان پول و زمان، مهارتها و تلاش را بیشتر درک کند. کار کردن و کسب درآمد به افزایش عزت نفس جوانان کمک میکند، زیرا به این ترتیب آنها کشف میکنند دارای توانایی هستند که کسی برای آنها پول پرداخت میکند.
شاید فرزند نوجوان شما بخواهد در تابستانها یا تعطیلات آخر هفته بهصورت پارهوقت جایی شاغل شود و منبع درآمد ثابتی داشته باشد. رستورانها، مغازههای خرده فروشی و تعمیرگاهها، منابع معمول و سنتی اشتغال برای نوجوانان در سنین بالاتر هستند. ولی پیش از آنکه فرزند نوجوان شما بهدنبال شغلی (سنتی یا غیرسنتی) بگردد، باید مطمئن شوید که کار کردن او در جهت اهداف مهمی است که هر دوی شما تعیین کردهاید. بعضی از نوجوانان بهاندازهای کار میکنند که برای انجام تکالیف مدرسهشان زمان کافی ندارند و بهاندازهای خسته میشوند که بهسختی میتوانند در مدرسه بیدار بمانند.
گاهی نوجوانان در ازای این شغلهای پارهوقت دستمزد بالایی دریافت میکنند. اگر با این درآمدها به میل خود هر چیزی که میخواهند بخرند، بهطور غیرطبیعی سطح بالایی از زندگی را خواهند داشت و وقتی خانهی والدین را ترک کنند نمیتوانند همان سطح زندگی را حفظ کنند، زیرا وقتی مستقل میشوند باید هزینهی نیازهای ضروری مانند غذا و مسکن را پرداخت کنند. برای جلوگیری از شکلگیری استانداردهای زندگی غیرواقعی به آنها کمک کنید که برای خود اهداف بلندمدتی تعیین و با صرفه جویی اقتصادی، بخشی از این درآمدها را پسانداز کنند. اهدافی مانند پسانداز برای دانشگاه یا آموزشگاههای فنیحرفهای یا خرید اتومبیل، اهداف مناسبی هستند. برای اطمینان پیدا کردن از اجرای این اهداف از نوجوان خود بخواهید که بهطور منظم درآمد خود را در حساب پساندازش واریز کند.
نوجوان شما با کار کردن، مستقیما درمورد هزینههای واقعی زندگی چیزهایی یاد میگیرد. کار کردن مستلزم پرداخت هزینههایی است که نوجوان باید آنها را از درآمد خودش بپردازد، هزینههایی مانند مبلغ لازم برای خرید لباسهای ویژهی کار، هزینهی ناهار و رفتوآمد، حق بیمهی تأمین اجتماعی و غیره. اگر برای رفتوآمد باید با اتومبیل او را به محل کار برسانید و برگردانید یا او باید از اتومبیل خانواده استفاده کند، او را نیز در بخشی از هزینههای مربوط به اتومبیل سهیم کنید.
این زمان مناسبی است که هر دوی شما تصمیم بگیرید که بخشی از بار مالی هزینههای تفریحی و لباس را از خودتان به نوجوانتان منتقل کنید. پس از مدتی، کار کردن موجب میشود که نوجوان شما مسئولیت هزینههای خود را بپذیرد، تا حدی استقلال پیدا کند و مستقیما از هزینههای بالای زندگی آگاه شود.