در مفهوم جدید توسعه منابع انسانی، انسانهای سازمانی بایستی به کیفیتهایی مجهز شوند که هیچگونه مشکلی با سازمان نداشته باشند و با دلسوزی و تعهد و بینشی علمی، تمام توانمندیها، انرژی،تخصص و فکر خود را در راستای تحقق مأموریتهای سازمانی قرار دهند و دائماً برای سازمان ارزشهای فکری و کیفی جدیدی تولید کنند.
مفهوم فناوري اطلاعات:
فناوري اطلاعات قبل از اينكه يك سيستم سختافزاري و مجموعهاي از الگوها باشد يك نظام فكري و فرهنگي است و ميتوان آن را فرهنگ توليد اطلاعات ناميد.
بدون ايجاد فرهنگ توليد اطلاعات، نظام IT نمي تواند دوام داشته باشد. بنابراين، آنچه در
IT مهم است تفكر اطلاعات گرا است. فناوري اطلاعات از اتصال و تركيب مجموعهاي از فكرهاي مفيد توليد شده شكل ميگيرد و كامپيوتر و سوپركامپيوترها و سيم و كابل و ابزارهايي از اين قبيل نيست. در فناوري اطلاعات، فكر انسانهاي خردمند است كه توليد اطلاعات ميكند.
فناوري اطلاعات (IT) يعني روشهاي توليد و جمعآوري اطلاعات و استفاده از آن در جامعه و سازمان فناوري اطلاعات با كوچككردن، ارزان كردن و كاربري ساده برنامههاي كامپيوتري باعث شده دسترسي به اطلاعات از هرجا و توسط هر شخص به راحتي صورت گيرد. پايگاههاي اطلاعاتي برگرفته از مفهوم فناوري اطلاعات فرآيندهاي پيچيده درون سازماني را تسهيل كرده و بااتصال سازمانها به همديگر، شبكههاي سازماني را بنا نهاده است و ديدگاههاي ميان مدت مديران به ديدگاههاي بلندمدت بدل شده است. بهطور كلي در مفهوم فناوري اطلاعات مولفههاي زير وجود دارد:
فرهنگ توليد اطلاعات؛ اطلاعات گرايي؛ جمعآوري اطلاعات؛ خلاصه سازي اطلاعات؛ تحليلگري؛ حساسيت اطلاعاتي؛ پردازشگري؛ تفكر شبكهاي؛ بهينهسازي؛ يكپارچهسازي؛ پژوهشنگري؛ روشسازي؛ ذخيرهسازي؛ انتقال اطلاعات.
بطور خلاصه فناوري اطلاعات در ابعاد زير مي تواند به توسعه انساني منجر شود:
- توسعه حرفه اي
- نهادينه شدن تغيير و نوآوري
- تقويت مهارت ادراكي
- تقويت مهارت تصميم گيري
- ايجاد روحيه پژوهشي در كاركنان و ....
مي توان گفت فناوري اطلاعات بعنوان مجموعه افكار توليد شده كه بوسيله مكانيسمهاي سخت افزاري در اختيار افراد و سازمانها قرار مي گيرد قادر است نقش عمده اي را توسعه منابع انساني در سازمان ايفا كند.
نتيجه:
در مفهوم جديد توسعه منابع انساني، انسانهاي سازماني بايستي به كيفيتهايي مجهز شوند كه هيچگونه مشكلي با سازمان نداشته باشند و با دلسوزي و تعهد و بينشي علمي، تمام توانمنديها، انرژي،تخصص و فكر خود را در راستاي تحقق مأموريتهاي سازماني قرار دهند و دائماً براي سازمان ارزشهاي فكري و كيفي جديدي توليد كنند. درك اهميت منابع انساني سازمان و توسعه آن از مهمترين عوامل كليدي در موفقيت و اثربخشي سازمان است زيرا تنها مزيت رقابتي پايدار سازمان، انسانهاي مشغول بكار در آن هستند. براي موفقيت و ارتقاء اثربخشي سازمان بايستي همواره سيستمها و سرمايه هاي سازماني را در جهت حمايت از سرمايه گذاري در جهت توسعه منابع انساني سوق داد.
به بيان ديويد ج. مك لافلين(1984) بايد ابتكار عمل را در دست گرفت و محيطي را فراهم ساخت تا استعدادهاي دروني و نهفته افراد در آن شكوفا شود و در نتيجه آن سلامت و بهبود سازمان تأمين گردد.
آموزش مستمر و بهره گيري از مشاركت افراد در سازمان بطور مستقيم با پرورش و شكوفايي بالقوه استعداد كاركنان مرتبط است و مي تواند در توسعه منابع انساني نقش عمده اي را ايفا نمايد. علاوه بر آن امروزه ارائه دانش لازم و تغيير و جهت دهي به آن در منابع انساني از طريق فناوري اطلاعات به سهولت انجام مي گيرد و كاركنان يك سازمان يا جامعه را در ابعاد مختلف توسعه مي بخشد.
بنابر اين توجه به سه موضوع كلي مطرح شده مي تواند در توسعه منابع انساني در سازمانهاي امروزي مفيد و مؤثر واقع شود.