اغلب افراد بر این باورند که در طول عمر استعداد و توانایی های ثابتی دارند. اما این ذهنیت ثابت به برداشتی غلط از تواناییهای بالقوه میانجامد که جلوی رشد، پیشرفت و کشف استعدادها را میگیرد.
چه در موفقیت های شغلی و تحصیلی و چه در موفقیتهای ورزشی سخت، ذهنیت رشد نقش مهمی دارد. وقتی درباره این نوع ذهنیت صحبت میکنیم باید به کتاب «طرز فکر: روانشناسی نوین موفقیت» اثر کارول دوک استاد دانشگاه استنفورد اشاره کنیم. خانم دوک پس از دههها پژوهش، اثر ذهنیت رشد بر موفقیت افراد را به اثبات رساند. او در کتابش تفاوت بین دو نوع ذهنیت را تبیین میکند: ذهنیت رشد در برابر ذهنیت ثابت؛ اینکه چگونه موفقیت در هر حوزهای از زندگی به طرز فکر ما درباره خود و تواناییهایمان بستگی دارد.
مقایسه ذهنیت ثابت با ذهنیت رشد
وقتی شما فکر میکنید شخصیت، هوش و مهارتهای ثابتی دارید، در واقع پیرو ذهنیتی ثابت هستید. در این نوع ذهنیت، فرد تصور میکند توانمندیهایش قابلیت گسترش ندارند؛ پس باید با همان مهارتها روزگار بگذراند. این باور که زندگی به شما یکسری قابلیتهای یکسان داده است شما را بهسمتی سوق میدهد که همواره در چرخهای بسته باقی بمانید. کسانی که چنین نگرشی دارند تمایلی به پیشرفت در زندگی ندارند و دچار روزمرگی میشوند.
در مقابل، داشتن ذهنیت رشد به شما میگوید تواناییها و استعدادتان ثابت نیست، بلکه میتوان آنها را با تلاشِ بیشتر بهتر کرد. این ذهنیت بر این باور استوار است که میتوان از طریق تجربه و تلاش رشد کرد.
در یکی از پژوهشهای خانم دوک، او دو گروه کودک را گرد هم آورد و از آنها خواست از بین دو نوع جورچین یکی را انتخاب کنند. گروه اول که تفکر ثابتی داشت جورچین آسان را انتخاب کرد، اما گروه دوم بهسراغ جورچینهای دشوار رفت. گروه اول تصور میکرد با حل جورچین ساده بهراحتی هوش ثابت خود را نشان میدهد و جایزه میگیرد، اما گروه دوم که ذهنیت رشد داشت میخواست تواناییهایش را به چالش بکشد و با حل جورچین سختتر باهوشتر شود.
دوک پس از سی سال پژوهش میگوید: «تحقیقات من نشان داده تصویری که ما از خود و تواناییهایمان در ذهن میسازیم نقش مهمی در تعیین مسیر زندگی ما دارد. “ذهنیت ما نسبت به خودمان” تعیین میکند چه کسی میشویم و چه دستاوردی در زندگی خواهیم داشت.»
چگونه ذهنیت رشد را در خود پرورش دهیم؟
ذهنیت ما از طرز فکر و باورهایمان ناشی میشود. وقتی ما به این نتیجه برسیم که میتوان برخی از نگرشهای منفی را که عامل توقف ما هستند کنار بگذاریم، آنگاه میتوانیم بگوییم ذهنیت رشد داریم. برای پرورش این ذهنیت روشهای مختلفی وجود دارد که در ادامه به پنج روش آن اشاره میکنیم:
۱. پذیرش و آموختن از شکست
توماس ادیسون در تلاش برای یافتن یک رشتۀ مناسب برای لامپ حبابی، نزدیک به هزار ماده را امتحان کرد و شکست خورد تا اینکه بالاخره ترکیب موردنظر را یافت. او هر شکست را درس میدانست؛ درسی که به او و همکارانش میآموخت چه مادهای برای ساخت رشته لامپ مناسب نیست!
اولین قدم برای ایجاد ذهنیت رشد، تغییر نگرش نسبت به شکستهاست؛ وقتی شکست را فرصت یادگیری و تجربهای ارزشمند بدانیم، آنگاه رشد خواهیم کرد.
۲. تبدیلشدن به یادگیرندهای مادامالعمر
کسانی که ذهنیت رشد دارند زندگی را مانند کلاس درس میبینند. آنها هیچ فرصتی را برای گسترش دانش خود از دست نمیدهند. تحقیقی نشان داده افراد موفق جزو مطالعهکنندگان همیشگی کتب آموزشی و روانشناسی موفقیت هستند. در واقع، ۸۵ درصد افراد موفق، در ماه، یک یا دو کتاب مطالعه میکنند. پژوهش دیگری نیز نشان داد ۳۰ درصد مدیران شرکتهای بزرگ انگیزه بالای یادگیری را یکی از ویژگیهای مهم کارمندان موفق میدانند. انگیزه و آمادگی برای شرکتکردن در دورهها و کارگاههای آموزشی نشانهای است بر اینکه شما تا چه حد ذهنیت رشد دارید.
جالب است بدانید سازمان یونسکو نیز در برنامههای پیشنهادی خود به جوامع گوناگون همواره یادگیری مادامالعمر را ویژگی مهمی برشمرده و از نظامهای آموزشی جهان میخواهد شهروندان را بهگونهای تربیت کنند که بتوانند از هر موقعیت زندگی بهعنوان فرصتی برای یادگیری و افزایش کیفیت زندگی خود استفاده کنند.
۳. بهدنبال چالشها بودن
کسی که خواستار پرورش ذهنیت رشد در خود است باید آماده رویارویی با سختیها و چالشها باشد. چالشهای جدید فرصتیاند تا تواناییهایمان را بیازماییم و با غلبه بر آنها رشد کنیم. اگر مدتهاست احساس راحتی و یکنواختی میکنید، شاید وقتش رسیده که از دایره راحتی خود خارج شوید و دل به دریا بزنید.
۴. فراتر از انتظارات عملکردن
هرکس درکی از تواناییهای خود دارد، اما این درک ممکن است کمتر از چیزی باشد که واقعا هست. یکی از راههای پرورش نگرش رشد عملکردن بیش از ظرفیتی است که تصورش را داریم.
در پژوهشی، به گروهی از دوچرخهسواران گفته شد تا جایی که میتوانند مسافت ۴هزارمتری را سریع رکاب بزنند. در دور بعد، از آنها خواسته شد با یک همراه همین مسافت را رکاب بزنند. به شرکتکنندگان گفته نشد همراهِ آنها تندتر رکاب خواهد زد. وقتی دور دوم به اتمام رسید، معلوم شد شرکتکنندگان برای عقبنماندن، خیلی سریعتر از دور اول رکاب زدهاند. آزمایشهایی مانند این نشان میدهند که بخشی از درک ما از تواناییهایمان به محدودبودن ذهنیت بستگی دارد.
اگر خودمان را دستکم نگیریم و فقط کمی بیشتر از آنچه فکر میکنیم تلاش کنیم، به نتایج درخشانی میرسیم.
۵. استقبال از بازخورد
افرادی که ذهنیت رشد را در خود پرورش میدهند اعتماد به نفس کافی برای انتقاد و قضاوت دیگران را دارند و حتی خود بهدنبال دریافت بازخورد و نقد دیگراناند. این انتقادها فرصتیاند برای بهترکردن یا بهچالشکشیدن خود. در واقع این انتقادها انگیزهای به ما میدهند تا بهتر عمل کنیم و از این طریق پاسخ آنها را بدهیم.
ضرورت پرورش ذهنیت رشد در دنیای در حال تغییر
در دنیای امروز که بهسرعت تغییر میکند، پرورش ذهنیت رشد برای عقبنماندن از تحولات و پیشرفت شغلی بسیار حیاتی است؛ برای مثال، کارگران و کارمندان مجبورند همیشه مهارتهایشان را ارتقا دهند تا با پیشرفت روشها و دستگاهها شغلشان را حفظ کنند؛ بهخصوص که حالا فناوری هوش مصنوعی بسیاری از مشاغل را تهدید کرده است.
اینکه شما چقدر خوب هستید مهم نیست، مهم این است که چقدر میخواهید خوبتر شوید.