محیط پیچیده و غیرقابل پیشبینی دنیای امروز، همواره در حال تغییر بوده و سازمان های نظامی نیازمند به نوآوری و خلاقیت، کشف راه ها و محصولات جدید، توانایی پایش، شناسایی و تسلط بر فناوریهای نوین و شناسایی فرصت های جدید می باشند. نتایج تحقیقات نشان می دهد که میان ابعاد مدیریت دانش مانند کسب دانش و کاربرد آن و هم چنین حفظ دانش و نوآوری در مدیریت دانش با مدیریت خلاقیت و نوآوری سازمانی رابطه معناداری وجود دارد. مدیریت دانش، رسیدن به اهداف سازمان با استفاده بهینه از دانش و یا توانایی یک سازمان در استفاده از سرمایه معنوی و دانش دسته جمعی به منظور دستیابی به اهداف خود از طریق فرایندی شامل تولید دانش، تسهیم دانش و استفاده از آن به کمک فناوری است.
آموزش ناکافی کاربران، یکی از عوامل شایع عدم موفقیت برنامههای مدیریت دانش است. نتیجه تحقیقات نشان میدهد که افزونبر نیمی از دلایل عدم موفقیت برنامههای مدیریت دانش، به آموزش ناکارامد کاربران مربوط میشود.
کونیگ، در مقاله خود با عنوان «آموزش مدیریت دانش» 4 عنصر اساسی مؤثر در برنامه آموزشی مدیریت دانش را معرفی کرده است.
- تکنولوژی اطلاعات و کاربردهای آن
- فرهنگ سازمانی
- مبانی مدیریت دانش
- مبانی اقتصاد و تجارت
و در خصوص تفاوت میان سازمان یادگیرنده و مدیریت دانش مینویسد: مفهوم سازمان یادگیرنده، بر تولید دانش تأکید دارد، در حالی که مدیریت دانش بر گردآوری، سازماندهی و اشاعه دانش متمرکز است. مدیریت دانش، گسترش یافته است تا سازمان یاد گیرنده و تولید دانش را پوشش بدهد.
چالشهای پیش روی مدیریت دانش
اساسیترین چالشهای مدیریت دانش، تولید دانش نیست بلکه تصرف دانش و اشاعه آن است. براستی دانشی که اشاعه داده نشود، ارزش بسیار محدودی برای سازمان دارد.
روش سنتی اشاعه و تولید دانش، گفتوگوهای رو در رو بود، اما امروزه که سازمانها و شرکتها به سوی جهانی شدن حرکت کرده و شکل مجازی پیدا میکنند، روشهای سنتی بسیار کند و غیرمؤثر هستند. بنابراین، لزوماً باید از تکنولوژی برای گردش دانش سود جست.
یکی از دیگر چالشهای واقعی مدیریت دانش، تدوین تجربیات و عقاید کارکنان به صورتی قابل استفاده برای دیگران است.
نتیجهگیری
باید توجه داشت که اصولاً مدیریت چیزی ناملموس و ذهنی نظیر دانش، امکانپذیر نیست. آنچه مدیریت میشود، منابع دانش- تکنولوژیهای مربوط به آنها- فرایندها و تکنیکها و از همه مهمتر، عنصر انسانی است که منبع تمامی دانشهاست. سازمان یا شرکتی که در کارکنان خود انگیزه لازم برای اشتراک دانش ایجاد نکرده باشد، حجم بسیار چشمگیری از دانش خود را از دست خواهد داد.
نکته اساسی پشت پرده مدیریت دانش این است که بهبود تمام عوامل منجر به موفقیت یک سازمان، مثل خلاقیت سازمانی، کیفیت محصولات و خدمات، در گرو دسترسپذیری و استفاده کارامد از دانش برتر و بهتر است.
مسلماً تا چند سال آتی، مقوله دانش به عنوان جزء جداییناپذیر تمامی مجموعههای سازمانی خواهد شد و سازمانهایی در این زمینه موفق خواهند بود که زیرساختهای لازم برای پیادهسازی آن را فراهم کرده و چارچوب مناسب آن را طراحی کنند.