آموزش روش هایی برای افزایش خلاقیت و مدیریت آن

آموزش روش هایی برای افزایش خلاقیت و مدیریت آن

مطالب عمومی
آموزش  روش هایی برای افزایش خلاقیت و مدیریت آن

اغلب افراد بر این باورند که خلاقیت نیرویی ناشناخته است که بی‌هدف و متغیر در لحظاتی متعالی به ذهن نوابغ خطور می‌کند و فکر می کنند خلاقیت قلمرویی دست‌نیافتنی است و فقط افراد معدودی می‌توانند به آن دسترسی داشته باشند. اما در این مقاله روش هایی را خواهیم گفت که به‌کمک آنها می‌توانید خلاقیت خود را افزایش داده و آن را مدیریت کنید.

۱. سخت‌کوش باشید؛ شما به الهامات غیبی نیازی ندارید

برخلاف تصور رایج، خلاقیت ناشی از فوران الهامات غیبی یا غافل‌گیری نیست. اتفاقا نوابغ تاریخ نشان داده‌اند که خلاقیت محصول استمرار در انجام کارهای سخت و خسته‌کننده است. یکی از نمونه‌های برجسته سخت‌کوشی چارلز داروین است که با نظریه انتخاب طبیعی تصویر جدیدی از تکامل موجودات ارائه داد. نظریه انتخاب طبیعی یک‌شبه به داروین الهام نشد، بلکه این نظریه پیشگامانه نتیجه دهه‌ها مشاهده و بررسی بی‌سروصدای گونه‌های مختلف بود.
 
داروین با پشتکار یادداشت‌برداری می‌کرد و نقاشی حیوانات مختلف را می‌کشید. او با مردم محلی و دانشمندان دیگر صحبت می‌کرد و برای جمع‌آوری داده‌ها به سرتاسر جهان سفر می‌کرد تا بالاخره توانست به‌تدریج به ایده‌ای دست پیدا کند که تاریخ علم و تاریخ بشر را متحول کرد. حتی پس از یافتن این نظریه، داروین همچنان سال‌های زیادی را صرف نوشتن مشهورترین اثر خود «منشأ انواع» کرد و پیش از انتشار آن، با چندین دانشمند دیگر مکاتبه کرد تا بازخورد آنها را دریافت کند.
 
استیون کینگ که یکی از مشهورترین و پرکارترین نویسندگان معاصر به شمار می‌رود هم منتظر فوران الهام نیست. او فقط یک روال منظم نوشتن را دنبال می‌کند و هر روز صرف‌نظر از اینکه حوصله و انگیزه داشته باشد یا خیر، ۳۰۰۰ کلمه می‌نویسد. رویکرد استیون کینگ برای نویسندگی تلاش زیاد و استمرار در کار است نه منتظرماندن برای الهامات غیبی.
 
برای فرایند خلق نیازی نیست منتظر الهام بمانید، فقط باید ارتباط فعال خود با جهان پیرامون را حفظ کنید و از طریق تلاش و تمرین مداوم مهارت‌هایتان را ارتقا دهید. در واقع الهام هنگام کار اتفاق می‌افتد، نه پیش از آغاز کار.
 

۲. زندگی عادی خودتان را کنید

در تصور و فرهنگ عامه، نابغه خلاق باید فردی منزوی و عجیب باشد که کارهای غیرعادی انجام می‌دهد. گاهی حتی تصویر فرد خلاق با مصرف مواد مخدر، بی‌خانمانی یا انجام کارهای عجیب همراه می‌شود. بااین‌همه بزرگ‌ترین خلق‌کننده‌های تاریخ در کنار زندگی عادی خود برای پیشبرد علایقشان تلاش زیادی به خرج می‌دادند.
 
مثلا ارنست همینگوی که به‌خاطر سبک منحصربه‌فردش در نویسندگی مشهور است، کار خود را به‌عنوان خبرنگار روزنامه در کانزاس‌سیتی آغاز کرد و سپس در طول جنگ جهانی اول به جبهه ایتالیا پیوست. همچنین اندی وارهول، هنرمند مشهور آمریکایی، در بخش تبلیغات یک مجله و به‌عنوان طراح برای یک تولیدکننده کفش کار می‌کرد.
 
این مشاغل روزانه و به‌ظاهر معمولی برای این هنرمندان ثبات و پشتیبان مالی لازم را فراهم می‌کردند تا بتوانند خارج از ساعات کاری بر پیشرفت هنر خود تمرکز کنند. زندگی کارمندی «خسته‌کننده» می‌تواند ثبات لازم و محیط مساعد برای بروز خلاقیت را فراهم کند. این کارهای عادی باعث می‌شوند فرد امنیت مالی داشته باشد و بتواند در ساعات فراغت، ذهن خود را آزادانه روی فعالیت‌های هنری متمرکز کند.
 

۳. اجازه بدهید حوصله‌تان سر برود

در دنیای ارتباطات، دیگر حوصله کسی سر نمی‌رود. گوشی‌های هوشمند، شبکه‌های اجتماعی و بسیاری محرک‌های سمعی و بصری دیگر باعث شده‌اند ما دیگر لحظاتی برای سکوت و تأمل نداشته باشیم. بااین‌حال اجازه بدهید که حوصله‌تان سر برود و ملال را تجربه کنید؛ بی‌حوصلگی نیرومحرکه قدرتمندی برای خلاقیت است.
 
در مواجهه با بی‌حوصلگی، متوجه این انتخاب می‌شویم که می‌توانیم تصمیم بگیریم با زمان خود چه کنیم. اگرچه این اضطراب وجودی ممکن است طاقت‌فرسا باشد، هم‌زمان پایه و اساس خلاقیت هم محسوب می‌شود. بی‌حوصلگی و مقاومت در برابر عوامل حواس‌پرتی را در آغوش بکشید و در قبال آنچه در ذهنتان می‌گذرد، گشوده باشید تا ایده‌های خلاقانه در ذهنتان بدرخشند.
 
به‌جای خیره‌شدن به صفحه گوشی، به صفحه خالی دفترتان خیره شوید. به‌جای نشستن جلوی تلویزیون، جلوی بوم نقاشی‌تان بنشینید. به‌عقیده افلاطون، ملال و دلزدگی مادر تمام اختراعات و ابداعات بشر است. اگر حوصله‌تان سر برود، ممکن است دچار نوعی اضطراب وجودی شوید اما درست همین زمان است که خلاقیت به سراغتان می‌آید. در این وضعیت است که احتمالا برای فرار از بی‌حوصلگی می‌پرسید: «آیا بهتر نیست کار جدیدی را امتحان کنم؟»
 
طبق تحقیقات اگر اضطراب در عمل به کار گرفته شود، ممکن است به ایده‌ای خلاقانه و عمیق تبدیل شود. افراد خلاق به‌جای فرار از اضطراب و ناراحتی ناشی از بی‌حوصلگی، یاد می‌گیرند که آن را مهار کنند تا به چیزی بامعنی و نوآورانه تبدیل شود.
 

۴. از خلاق‌ترین افراد دزدی کنید!

خلاقیت به‌معنی ابداع چیزی کاملا جدید نیست، بلکه بازنمایی شاهکارهای قدیمی است. هنرمندان و نوآوران بزرگ می‌دانند که خلاقیت بر بستر ایده‌های موجود شکل می‌گیرد.
این جمله درباره سرقت ادبی نیست، بلکه در ستایش هنر بازنمایی و استفاده مجدد از آثار موجود بیان شده است. راحت‌تر بگوییم، خلاقیت ابداع چیزی جدید نیست، بلکه ابداع مجدد چیزی است که از قبل وجود داشته است.
 
خلاقیت رقص ظریفی بین نوآوری و خلق ارزش است. بیشتر چیزهای جدید صرفا ایده‌هایی قدیمی‌اند که به روش‌های جدید یا غیرمنتظره مجددا ترکیب و تزئین شده‌اند. محققان به این کار «تفکر واگرا» می‌گویند؛ اگر می‌خواهید تفکر واگرا داشته باشید و خلاق‌تر باشید، از خود بپرسید «چگونه می‌توانم چیزی قدیمی را طوری تغییر دهم که حس جدیدی به آن اضافه شود؟» به‌کمک آثار تثبیت‌شده قدیمی می‌توانید ارزش افزوده خلق کنید و چیزی ارزشمند به جهان بیفزایید.
 
رونویسی کنید
بهترین نوازندگان ابتدا قطعات موسیقی افراد دیگر را یاد می‌گیرند و بعد می‌توانند قطعه‌ای جدید و ارزشمند خلق کنند. نویسندگان برتر ابتدا کتاب‌های دیگران را می‌خوانند و تلاش می‌کنند شبیه آنها بنویسند، سپس شاهکار خود را می‌آفرینند. بهترین نقاشان ابتدا آثار نقاش موردعلاقه خود را تقلید می‌کنند و بعد به خلق اثری بدیع مشغول می‌شوند. حتی بزرگ‌ترین کارآفرینان هم ابتدا یک مدل تجاری موفق را کپی می‌کنند و بعد آن را تغییر می‌دهند.
 
شما هم برای داشتن صدایی خلاق و منحصربه‌فرد باید خود را در زمینه موردعلاقتان غوطه‌ور کنید. آثار استادان صاحب‌نام را مطالعه و سعی کنید درک کاملی از حوزه مدنظرتان داشته باشید. از متخصصان رشته خود الگوبرداری کنید تا با زیروبَم کارتان به‌خوبی آشنا شوید. با افزایش مهارت در خلق آثار، فرصتی برای اصلاح و ابداع مجدد ایده‌های موجود در اختیارتان قرار می‌گیرد که ممکن است به ایجاد آثار تازه و بدیع ختم ‌شود.
 

۵. روی ایده‌ها سرمایه‌گذاری کنید

معامله‌گران و سرمایه‌گذاران باهوش و موفق بازار سرمایه اغلب به‌دنبال سهام، اوراق قرضه و دارایی‌هایی هستند که فعلا کم‌ ارزش‌گذاری‌ شده‌اند، اما پتانسیل رشد زیادی دارند. آنها این دارایی‌ها را هنگامی‌ می‌خرند که ارزش و قیمت اندکی دارند و پس از رشد، آنها را به قیمت زیادی می‌فروشند. درست مانند معامله‌گران و سرمایه‌گذاران باهوش بازار سرمایه، افراد خلاق هم ایده‌ها و دارایی‌ها را زمانی که ارزش و اهمیت زیادی ندارند شناسایی می‌کنند و با یافتن پتانسیل نهان، آنها را به دستاوردهای ارزشمند تبدیل می‌کنند.
 
بسیاری مواقع، هنرمندان و افراد خلاق ایده‌های پیش‌پاافتاده‌ای را که فعلا ارزش اندکی دارند از آنِ خود می‌کنند و با تغییر آنها به چیزی باارزش‌تر اثری خلق می‌کنند که جهان قدر آن را می‌داند. برای انجام این فرایند، نیازی نیست همه‌چیز را از ابتدا خلق کنید. فقط کافی است نگاه دقیقی به پیرامون خود داشته باشید و مفاهیم موجود فعلی را با تغییر کاربری و هدف از نو بسازید.
 
مبتکرانی مانند استیو جابز مخترع کامپیوتر شخصی، ماوس یا گوشی‌های هوشمند نبودند، بلکه با ارائه روش‌های جدید و ارزشمند تحول گسترده‌ای در حوزه فناوری ایجاد کردند. بازار حوزه موردعلاقه خود را بشناسید و ایده‌های کم‌ارزش‌گذاری‌شده را شناسایی کنید. مهارت‌تان را گسترش دهید تا بتوانید این ایده‌ها را به چیزی تبدیل کنید که افراد از آن لذت می‌برند و برایش ارزش قائل‌اند. فقط افراد خلاق با درک بازار و نیاز مخاطبان خود می‌توانند روح و معنای جدیدی به ایده‌های موجود ببخشند و اثری ماندگار خلق کنند.
 
کلام آخر در افزایش خلاقیت
خلاقیت موهبتی الهی نیست که مختص عده معدودی باشد، بلکه مهارتی است که هر فرد کوشا و پرتلاشی می‌تواند آن را در خود پرورش دهد. پذیرش امور عادی، استمرار و عادت‌ به کار سخت و منظم عوامل زمینه‌ساز رشد خلاقیت در افرادند. برای خلق‌کردن اثری ماندگار باید رنج ملال و بی‌حوصلگی را هم به جان بخریم و ایده‌های موجود و عادی را به‌شکلی جدید ببینیم. خلاقیت سفری پر از تلاش، نوآوری و شجاعت درآغوش‌کشیدن چیزهای به‌ظاهر معمولی است و فقط عزم و اراده ما را می‌طلبد. در طول این سفر، ممکن است اتفاق هیجان‌انگیز یا الهامی غیبی تجربه نکنیم، اما بی‌شک پاداشی غافل‌گیرکننده در انتظارمان خواهد بود.
 

شما هم نظر دهید

ما را دنبال کنید