تماس با دوستان و احوالپرسی و دردرل کردن با آنها نوعی حمایت اجتماعی محسوب می شود. ما انسانها موجوداتی اجتماعی هستیم که بدون دیگران نمیتوانیم بسیاری از نیازهای روانی و جسمی خود را برطرف کنیم. بنابراین همواره به ایجاد رابطه با دیگران نیازمندیم.
حمایت اجتماعی به چه معناست؟
این عبارت تعریف ساده و ملموسی دارد: داشتن شبکهای از روابط که به فرد در مواقع لازم کمک میکند. این کمکها (حمایتها) شکلهای مختلفی دارند. حمایت اجتماعی باعث بهبود کیفیت زندگی فرد میشود و تابآوری او هنگام مواجهه با حوادث و بحرانهای زندگی را بیشتر میکند.
انواع حمایت اجتماعی
۱. حمایت عاطفی
این نوع از حمایت اجتماعی شامل در آغوش گرفتن و گوشکردن همدلانه به درددلها و صحبتهای طرف مقابل است. در این حالت، فرد همدلی خود را کلامی و غیرکلامی به دیگری نشان میدهد.
۲. حمایت از عزتنفس
رواندرمانگر یا دوستتان به شما یادآوری میکند که چقدر ارزشمندید و به شما نشان میدهد که چه تواناییهایی برای مقابله با مشکلات دارید. این نوع حمایت سبب تقویت عزتنفس میشود. بیشتر رواندرمانگران از این شیوه برای حمایت از مراجعان خود استفاده میکنند.
۳. حمایت اطلاعاتی
در این حالت، فرد دانش و تجربه خود را در اختیار دیگری قرار میدهد. فرض کنید میخواهید کسبوکاری راه بیندازید، اما از چموخم کار اطلاع چندانی ندارید. یکی از دوستان یا اقوام که تجربه بیشتری دارد دانش خود را در اختیارتان میگذارد و شما را راهنمایی میکند.
۴. حمایت ملموس
بارزترین نوع حمایت کمک مستقیم به فرد برای حل مسائل است. مثلا در مورد قبل، دوست شما فقط به راهنمایی کلامی اکتفا نمیکند، بلکه خود درگیر حمایت مالی از شما میشود. ممکن است شما بیمار شوید و خانواده برخی از امور روزانه شما را انجام دهند. اینها نمونههایی از حمایت اجتماعی ملموس هستند.
فواید حمایت اجتماعی
۱. انتخابها و رفتارهای سالمتر
یکی از مهمترین فواید حمایت اجتماعی، یادگرفتن رفتارها و انتخابهای سالم در زندگی است. هرچند گاهی همین گروهها ما را به بیراهه میکشند، اگر با گروههای سالم اجتماعی همراه شویم، بیشک تأثیر مثبتی بر زندگی ما خواهند داشت. مثلا فرض کنید که میخواهید سیگار را کنار بگذارید. ترک سیگار کار آسانی نیست. عضویت در گروههای ترک سیگار و شنیدن تجربیات افرادی که بر این مسئله غلبه کردهاند (حمایت اطلاعاتی) در کنار جلب همدلی و تشویق آنها (حمایت عاطفی) میتواند پیمودن مسیر را آسانتر کند.
۲. مقابله با استرس
دیگر کارکرد مهم حمایت اجتماعی کاهش استرس است. استرس یکی از بزرگترین مشکلات انسان امروزی است. با پیچیدهتر و سریعترشدن روند زندگی مدرن، استرس اکثر آدمها بیشتر شده است. بنابراین ارتباطداشتن با آدمهایی که بتوانند این استرس را تعدیل کنند بسیار ضروری است.
بر اساس تحقیقات هم افراد بهرهمند از حمایت اجتماعی بهتر میتوانند با تروما و ضربات روحی پس از حادثه مقابله کنند.
۳. افزایش انگیزه
حمایت اجتماعی باعث افزایش انگیزه فرد در مسیر رسیدن به هدفهایش میشود. مثلا دانشآموزی که دوستان درسخوان و پدر و مادر پیگیر دارد احتمالا موفقیت تحصیلی بیشتری هم کسب میکند.
چرا حمایت اجتماعی مهم است؟
شاید از خودتان بپرسید اگر حمایت اجتماعی نخواهم یا نداشته باشم چه چیزی را از دست میدهم. در پاسخ باید به پیامدهای فقدان حمایت اجتماعی اشاره کرد. محققان سلامت روان و جسم نشان دادهاند که بین حمایت اجتماعی ضعیف و بیماریهایی مانند افسردگی و حتی عملکرد مغز ارتباط وجود دارد. حمایت اجتماعی ضعیف با این مشکلات مرتبط است:
مصرف بیش از حد الکل؛
بیماریهای قلبیعروقی؛
خودکشی.
با بررسی هفتساله تعدادی مرد میانسال مشخص شد آنهایی که حمایت اجتماعی زیادی دریافت میکردند کمتر دچار مرگ زودرس میشدند.
کدام نوع حمایت اجتماعی بهتر است؟
تمام انواع گفتهشده در بخش قبل مفیدند، اما برای تعیین اینکه کدام یک مفیدترند باید به شرایط فرد نیازمند حمایت نگاه کرد. ممکن است فردی نوع خاصی از حمایت اجتماعی را نیاز داشته باشد. گاهی هم ترکیبی از دو یا چند نوع حمایت لازم است.
در ضمن این مسئله را هم باید در نظر گرفت که ممکن است ارائه نوع نادرست حمایت اجتماعی اثر عکس داشته باشد، یعنی بهجای بهترکردن وضعیت فرد، حال یا شرایطش را بدتر کند. برای درک بهتر این موضوع، به نتایج این تحقیقات توجه کنید:
با بررسی ۱۰۳ زوج تازهازدواجکرده معلوم شد که حمایت اطلاعاتی بیش از اندازه در قالب نصیحت یا راهنمایی، رابطه طرفین را شکرآب میکرد. برعکس، حمایت واقعی از عزتنفس طرفین همواره نتایج مثبتی داشت.
در همین پژوهش مشخص شد که فقدان حمایت اجتماعی شایع است. ۶۰درصد مردان و ۸۰درصد زنان شرکتکننده در این پژوهش اعلام کردند که حمایت اندکی از شریک زندگیشان دریافت میکنند و فقط یکسوم افراد معتقد بودند که حمایت بیش از حد دریافت میکنند.
در پژوهشی دیگر، ۲۳۵ زوج تازهازدواجکرده بررسی شدند و مشخص شد که مردان بیشتر مواقعی که حمایت عاطفی مدنظرشان را دریافت میکنند خوشحالاند و برای بیشتر زنان همین که شوهرشان تلاش کند یا پیشنهاد حمایت عاطفی بدهد کفایت میکرد.
مجموعه این تحقیقات ما را به این نتیجه میرساند که برای دریافت حمایت عاطفی لازم، کافی است با طرف مقابل حرف بزنیم و خواسته خود را مطرح کنیم. روانشناسان بر گفتوگو بین طرفین برای شفافشدن خواستهها تأکید میکنند. آدمها، حتی اگر عزیزترین نزدیکان ما باشند، نمیتوانند ذهن ما را بخوانند. پس با گفتن اینکه چه حسی داریم و به چه چیزی نیاز داریم، میتوانیم کارها را برای خود و طرف مقابل آسانتر کنیم.
چطور حمایت اجتماعی دریافت کنیم؟
تا به اینجا نکات مختلفی درباره حمایت اجتماعی آموختیم. حال این پرسش پیش میآید که چگونه خود را در معرض این حمایتها قرار دهیم؟ چطور عضو گروههای مختلف اجتماعی شویم و روابطمان را تنظیم کنیم که بتوانیم از این حمایتها برخوردار شویم؟ در ادامه، چند پیشنهاد را مطرح کردهایم.
۱. با افراد جدید آشنا شوید
این کار زمانبر است، اما ارزشش را دارد. آشناشدن با افراد مختلف و دوستشدن با آنها حلقه اجتماعی شما را گسترش میدهد. هرچه افراد بیشتری را بشناسید و دایره دوستان بزرگتری داشته باشید، از حمایت اجتماعی بیشتری هم برخوردار خواهید شد.
۲. برای روابط خود زمان بگذارید
گرچه زندگی در دنیای امروز با مسئولیتهای مختلف گره خورده است، برای دوستان و افرادی که به آنها علاقه دارید زمان بگذارید. ارتباط دوطرفه است؛ نمیتوانید از کسانی که بهندرت احوالشان را جویا میشوید، انتظار حمایت اجتماعی داشته باشید.
۳. به خود متکی باشید
شاید این پیشنهاد مخالف حمایت اجتماعی به نظر برسد، اما اینطور نیست. به خود متکی بودن بهمعنای بینیازی به دیگران نیست، بلکه بهمعنای توانایی برآوردن نیازهای خود بدون تحمیلکردن آنها به دیگران است. وقتی شخصیت مستقلی داشته باشید، دیگران نیز بیشتر تمایل خواهند داشت تا رابطهای محکمتر و عمیقتر با شما برقرار کنند.
۴. گوش دهید
وقتی روز بدی را سپری میکنید، داشتن گوشی شنوا برای شنیدن درددلهایتان قطعا باارزش است، اما این یک نیاز یکطرفه نیست. حتما طرف مقابل شما هم گاهی به این حمایت نیاز دارد. پس با تقویت مهارت گوشدادن همدلانه میتوانید انتظار داشته باشید طرف مقابلتان نیز آن را برای شما برآورده کند. برای تقویت این مهارت میتوانید:
بپرسید چه احساسی دارد.
به آنچه میشنوید واکنش مناسب نشان بدهید.
بهجای آنکه گفتههای آنها را به تجربیات گذشته خود گره بزنید، بر شناسایی احساسات آنها و همدلی تمرکز کنید.
بهجای تمرکز بر آنچه میخواهید بگویید، به آنچه میشنوید و فهم درست آن تمرکز کنید.
۵. به حس ششم خود توجه کنید
وقتی کنار برخی افراد احساس راحتی و صمیمت دارید، یعنی در محیط امنی قرار گرفتهاید و میتوانید حمایت اجتماعی لازم را دریافت کنید. پس به حس ششم خود توجه کنید؛ آیا کنار کسی حس نگرانی و اضطراب دارید؟ آیا باید مدام مراقب گفتهها و رفتارتان باشید؟ در این صورت، آن فرد شخص مناسبی برای حمایت اجتماعی از شما نیست.
برای اینکه بفهمید حس ششم شما درباره فرد چیست، به این نشانهها توجه کنید:
گفتوگو بهآسانی پیش میرود یا انگار بهزور انجام میشود؟
حس میکنید طرف مقابل واقعا شما را درک میکند؟
فکر میکنید شما واقعا او را درک میکنید؟
وقتی او را ترک میکنید، خوشحال میشود یا ناراحت؟
او را بهخاطر ویژگیهای مثبتش به حلقه دوستان خود وارد کردهاید یا اینکه صرفا برای تنهانماندن سراغش رفتهاید؟
۶. کمی بیخیال باشید
هرکسی نمیتواند با هرکسی رفاقت و همراهی کند. اگر با کسی در ارتباط هستید، اما فهمیدهاید که این رابطه مناسب نیست، آن را تمام کنید. گذشته را کنار بگذارید و به زندگی و آشناشدن با افراد جدید ادامه دهید. لزومی ندارد که خودتان را در رابطه سمی گرفتار کنید. همچنین درست نیست که کسی را اسیر خود کنید. اینکه رابطهای به پایان میرسد، لزوما بهمعنای بدبودن شما یا دیگری نیست.
گاهی نیز افرادی هستند که نمیتوانیم آنها را کامل از زندگی خود کنار بگذاریم. بهتر است روی حمایت اجتماعی این افراد حساب باز نکنیم.